یك متخصص درمان اختلالات روانشناسی كودك و نوجوان گفت: ازآنجاییكه همه بچهها قصه را دوست دارند، قصه درمانی میتواند روش مفیدی برای سلامت رفتاری آنها داشته باشد.
قصه یك ارتباط سمبلیك و هدفمند با درمان دارد و قصهگویی ارتباط غیرمستقیم تخیلی است و از طریق تجارب و فرآیند و نتایجی كه در قصه هست به كودك كمك میشود تا با قهرمان داستان همذاتپنداری كند، رفتارهای جدید را یاد بگیرد و مشكل خود را حل كند.
مهسا یزدی بابیان اینكه كودكان دارای عزتنفس پایین اغلب دارای اضطراب، پرخاشگری، لج بازی و ترس هستند اظهار كرد: برای این گروه از كودكان قصهگویی میتواند تأثیر بسزایی در حل مشكلات رفتاری آنها داشته باشد. قصه باید در یك محیط امن، لذتبخش و جذاب و با زبان سوم شخص برای كودك گفته شود.
وی گفت: قصه درمانی یكی از فنون رواندرمانی است كه در كنار رویكردهای دیگر روانشناسی، درمانگران از آن روش در مقابله با اضطرابها و ترسهای كودك استفاده میكنند و حتی میتوانند خیلی از مفاهیم آموزشی را در حوزههای مختلف به كودك آموزش دهند. كودكان از طریق داستانها و افسانهها با حقایق زندگی آشنا میشوند و با تأثیرپذیری از شخصیتهای قصه، قدرت فهم و بیان آنها تقویت میشود، خلاقیتشان پرورش مییابد و گنجینه واژگان كودك نیز گسترش پیدا میكند.
این كارشناس افزود: سنت قصهگویی بهاندازه عمر انسانها قدمت دارد. قصهها مجموعهای از شخصیتها، روابط و ارزشها هستند كه هر انسانی با شنیدن یك حكایت یا داستان ار الگو میپذیرد و بهمرور زمان جزِئی از ناخودآگاه جمعی آدمها میشوند.
یزدی با اشاره به اینكه قصهگویی یكی از بهترین شیوهها در مشاورهها و درمان اختلالات رفتاری كودكان است خاطرنشان كرد: كودكان با شنیدن قصه میتوانند با احساسات و رفتارهایی مقابله كنند كه شاید هنوز نمیتوانند با یك درمانگر و حتی والدینشان در آن موردها صحبت كنند. قصه درمانی میتواند روش مفیدی برای سلامت رفتاری آنها باشد. قصه ارتباط رمزی و هدفمند با درمان دارد. قصهگویی ارتباط غیرمستقیم تخیلی است و از طریق تجارب و فرایند و نتایجی كه در قصه هست به كودك كمك میشود تا با قهرمان داستان همانندسازی كند.
وی گفت: در فرایند قصه درمانی تلاش بر این است كه بچهها نسبت به افكار و احساسات خودشان آگاهی بیشتری پیدا كنند. بهخصوص نسبت به شیوههای مقابله خودشان زمانی كه با مشكلاتی درگیر شدند، شناخت بیشتری به دست میآورند. در قصه درمانی كودكان با تعارضها و احساسات دردناك خود روبهرو میشوند و آنها را در خلال قصه ابراز میكنند و میتوانند قصه متفاوتی با سناریو جدیدی از شرایط و خواسته خودشان بسازند.
این روانشناس كودك با اشاره به دیگر امتیازات شنیدن قصه توسط كودك یادآور شد: با روایت یك قصه خوب به كودك میفهمانیم كه ضعیفترینها هم راهی برای موفقیت پیدا خواهند كرد، یا قویترین قهرمانها هم دچار مشكلات خواهند شد. قصه در رشد روانی و اخلاقی كودكان تأثیر زیادی دارد و درواقع پلی است بین كودك و دنیای اطرافش كه مستقیم روی تخیل كودك تأثیر میگذارد و به تخیلات كودكانه جهت میدهد.
توانایی حل مسائل با قصهگویی
وی در پاسخ به این سؤال كه كودكان توانایی حل مشكلات را چطور پیدا كنند، افزود: «اریك اریكسون» كه یك روانشناس مشهور آلمانی آمریكایی است؛ قصه را تلقین شفابخش میداند كه كاهش اضطراب كودك را به دنبال دارد. بهگونهای كه از طریق همسانسازی با شخصیتها و موقعیتهای یك قصه، آن را در كشف عواطف خودش و دیگران كمك میكند.
یزدی گفت: همچنین «آلبرت بندورا» كه او را یكی از را بزرگترین روانشناس حالِ حاضر در جهان و یكی از تأثیرگذارترین روانشناسان تمامی اعصار میدانند، معتقد است كه كودكان با دیدن كسانی كه رفتارهای تحسینبرانگیز دارند و گوش كردن به آنها از طریق بازخورد به ارزش اعمال و رفتار خود پی میبرند.
وی میگوید: قصهگویی قبل از خواب تفاوتهایی دارد، زبان قصههای شب، زبان نماد و رمز و راز است و تنها نماد است كه میتواند در ناخوداگاه كودك تأثیر بگذار و ماندگار شود و آن را از وحشت مواجهه با واقعیت حفظ كند و درعینحال تصفیه عاطفی هیجانی در او به وجود میآورد بهطوریكه كودك با همذات پنداری با قهرمان قصه و گذاشتن خود جای قهرمان قصه میتواند بر اضطرابها و ترسهای خود غلبه كند.
این روانشناس و متخصص در حوزه اختلالات روانشناسی كودك و نوجوان اظهار كرد: قصهگویی برای كودك حتماً باید به زبان عینی گفته شود، آسان و غیرمستقیم كه انعطافپذیری و تغییرپذیری داستان هم امكانش باشد. زمانی یك قصه روایت میشود، موضوعی شكلگرفته و اشخاص و اشیا در داستان متناسب با تفكر، هیجان و رفتارهای خاص بروز میكنند و قصه مشابه با تجربه زندگی كودكان شنیده میشود.
وی با اشاره به اینكه قصه و داستان در چهار قلمرو از وجود انسان اثرگذار است، اظهار كرد: قلمرو اول حوزه شناختی است كه قابلیت قصه را در منتقل كردن دانش و بهبود فرآیند حل مسئله نشان میدهد. حوزه بعدی قلمرو عاطفی است كه روایت قصه، پالایش بخش عاطفی، هیجانی و ایجاد امید را به دنبال دارد. قلمرو سوم قلمرو شخصی است كه قصهگویی بینش را در فرد افزایش میدهد چون زمانی فرد خود و مشكلات مرتبط با زندگیاش را در قصه دیگران میبیند. همچنین در قلمرو بین فردی، شنیدن قصهها باعث ساخت پیوستگی و ایجاد رابطه انسانی اجتماعی آدمها به همدیگر میشود.
این مشاور در پاسخ به این سؤال كه آیا قصه باید پیام داشته باشد خاطرنشان كرد: گاهی وقتها قصه یك پیام اخلاقی دارد یعنی ما میخواهیم به كودك آموزش دهیم كه یك راه ارتباطی با كودك است. همچنین گاهی اوقات میخواهیم یك پیام امیدبخش به كودك بدهیم كه شنیدن قصه از سوی كودك باعث میشود از مقاومت كودك كم شود، چون این مطلب به یك نفر سوم شخص گفته میشود.
وی بابیان اینكه گوش دادن به قصه برای كودك امتیازاتی دارد، افزود: قصه گنجینه لغات كودك را افزایش میدهد مهارت حل مسئله را بهبود میبخشد. همچنین مفاهیم سخت و انتزاعی كه برای كودك قابلفهم نیست را با قصهگویی میتوان ساده كرد مفاهیمی ازجمله طلاق و فرزندخواندگی كه درك آن برای كودك سخت است.
یزدی با اشاره به اینكه قصهگویی مهارتهای شنیداری كودك را افزایش میدهد گفت: بیشتر بچهها به محدوده كوچكی از اتفاقهای پیرامون خود توجه میكنند و اغلب نمیتوانند طولانیمدت روی موضوعات مختلف تمركز كنند، چون ترجیح میدهند صحبت كنند تا گوش كنند. به همین علت باعث میشود كودكان نسبت به گوش دادن و فهم مطالب حساستر شوند.