پدر و مادرها اغلب اشتباهات كوچك رفتاری دارند، جملههایی به كار میبرند، كه از نظر خودشان نه تنها مشكل زا نیست، بلكه مفید است. اما در جلسه مشاوره متوجه میشوند تا چه حد، اثر مخرب روی شخصیت كودكشان میگذارد.
تهدید كردن
«اگر اتاقت رامرتب نكنی، دیگر مادرت نیستم»، «اگه این كار رو نكنی، آمپول میزنم.» پركاربردترین تهدید، زمانی كه ما بچه بودیم همین بود و چقدر هم تهدید بدی بود كه اكثر كودكان را از كادر پزشكی میترساند. تهدید با گفتن جملهها یا كلمههای اغراقآمیز همراه است، كه معمولا والدین به كار میبرند تا كودك را بترسانند و یا برای انجام كاری مجابش كنند. این جملات در كودك ترس ایجاد میكند و این حس را به او میدهد كه در یك محیط نا امن و پر از دشمن زندگی میكند.
پس چه باید كرد؟ به جای تهدید، هشدار بدهید: «اگر دوباره خواهرت را بزنی، دیگر حق نداری با او بازی كنی». هشدار بر خلاف تهدید، عملی واقعی و معقول است و نتیجه منفی كار را برای كودك، مشخص میكند.
مقایسه كردن
«از دختر عمهات یادبگیر، ببین چه خوب غذاش رو میخوره»، «چرا مثل پسر خالهات شجاع نیستی؟»… یك لحظه به این فكر كنید كه اگر خودتان با كسی مقایسه شوید، اولین حسی كه به شما دست میدهد، چیست؟ حسادت و بددلی. پدر و مادرها بصورت ناخواسته فرزندانشان را وارد جنگ روانی با هم میكنند. این جنگ كه حاصل مقایسههای نادرست است، تا سالها در ذهن افراد باقی میماند و حس بدِ خود را به صورت ادامهدار باقی میگذارد.
مقصر دانستن
«به خاطر تو بود كه من و مادرت دعوا كردیم». وقتی در بگو مگوهای زندگی مشترك، كودكمان را مقصر بدانیم، حس میكند بخاطر كاری كه دیگران انجام دادهاند، او باید سرزنش شود. هر یك از ما ممكن است در اوج عصبانیت، ناامیدی و در تنگنا، حرفهایی از این قبیل به كودكمان بزنیم، بهتر است به محض به دست آوردنِ خونسردی، از كودكتان معذرتخواهی كنید. اوضاع حس و حالتان در آن لحظه را شرح دهید و مثلاً بگویید: «ببخشید امروز دعوات كردم، اون لحظه خیلی خسته بودم.»
منفی بافی
گاهی والدین، در لحظههای عصبانیت از كودكان هر چیزی به ذهنشان میآید، میگویند: «تو لیاقت هیچ چیز را نداری یا جای تو توی زندونه»… بچهها با كلمهها و جملههایی كه به آنها میگوییم، رشد میكنند. پس از همین لحظه تصمیم بگیرید با بكار بردن كلمهها و جملههای زیبا، آینده خوبی را پیش چشم آنها ترسیم كنید. «تو یك فرد خلاق هستی، كه با تلاش و كوشش به خواستههات میرسی.»
نسبت دادن یك صفت
«تنبل، خجالتی، بی زبون، بچه بد، و…» كلمههایی هستند كه ناخودآگاه از زبان مادر و پدرها خارج میشوند. آگاهانه از بیان آنها خودداری كنید، در غیر این صورت درست و مستقیم عزتنفس كودكتان را نشانه رفتهاید.
طرد كردن
«هیچكس تو را دوست ندارد»، «ای كاش به دنیا نمیآمدی»، «تو دیگر این وسط چه میگویی؟» … طرد كردن بچهها، در واقع نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست. یك كودك وقتی از سوی شمایی كه او را به دنیا آوردهاید و مسئول مستقیمش هستید، طرد میشود، حس دوست داشتنی نبودن میكند. این بدترین حسی ست كه یك فرد ممكن است در خود ببیند، كودك باید حس كند پدر و مادر بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند.
شرم زده كردن
«باید از خودت خجالت بكشی»… «دقیقاً مثل یك بچه رفتار میكنی. چطور ممكن است كه از یك گربه به این كوچكی بترسی؟» وقتی كودك خجالت میكشد، احساس میكند نقص دارد یا بی لیاقت است. خجالت كشیدن بیشتر از اینكه رفتار او را بهبود ببخشد، موجب از دست رفتن روحیه او میشود. اگر او یك فرد بالغ بود، چگونه برخورد میكردید؟ به جای این جملههای كاملاً نادرست، اتفاقی را كه افتاده، شرح دهید: «گریه كردن بیفایده است. تو بزرگ شدهای. گربهها با نمك و عجیب هستند.»
تحقیر كردن
پدر و مادرها با اینكار، آنچنان عزتنفس كودك را سركوب میكنند، كه در بزرگسالی اعتماد به نفس او برای انجام هر كاری، بسیار كم خواهد بود. «تو هیچی نمیشی»، «به عمرم بچهای به دست پا چلفتی تو ندیده بودم» و از این دست كلمات، روان كودك ما را آنچنان ضعیف میكند كه امكان عملكرد درست را از او میگیرد، با ایجاد حس تحقیر در كودك، او درمیابد كه دنیا جای امنی برای زندگی نیست و در بسیاری از موارد دست از تلاش میكشد.
به كی رفته؟
این كلمات را زیاد از پدر و مادرها و اطرافیان كودك میشنویم: «تو اصلا شبیه من نیستی. تو به خانواده ما نرفتی.» یا «به خانواده مادریت ر پدریت كشیدی»، یا «این اخلاق گندت به خانواده پدریتر مادریت رفته.»
با گفتن این كلمات، عزت نفس كودكمان را حسابی از بین میبریم. در او این حس را ایجاد میكنیم كه به اندازه كافی خوب نیست. یا خوب بودنش را منوط به شباهتش به خودمان میكنیم. از این كلمات استفاده نكنیم و اگر كسی هم شروع كرد كه بگوید این بچه به خودت نرفته یا به همسرت رفته و… در جواب به او بگوییم: «دخترم به خودش رفته. پسرم شبیه خودشه.» هر كودكی بی همتاست. هر كودكی نیاز دارد كه حس كند شبیه خودش و بهترینِ خودش است.