تركیب تمرینات تنفسی با فعالیت هوازی تدریجی ممكن است برای نوجوانانی كه به آرامی پس از ضربه مغزی در حال بهبود هستند مفید باشد.
تحقیقات جدید نشان میدهد در حالی كه هر دو روش درمانی فوایدی را ارائه میدهند، اما همراه با هم منجر به بهبود بیشتر در مهارتهای تفكر و حافظه، افسردگی و خلق و خو میشوند.
«دیویس مور»، نویسنده این مطالعه از دانشگاه كارولینای جنوبی، میگوید: «زمانی كه فردی دچار ضربه مغزی میشود، میتواند بر سیستم عصبی خودمختار بدن او تأثیر بگذارد، و به طور فزایندهای واضح است كه این امر زمینهساز ناتوانی در تحمل ورزش، مشكلات مهارتهای فكری و مشكلات خلقی در افرادی با علائم مداوم است».
بهبودی پس از ضربه مغزی زمانی كُند و آهسته تلقی میشود كه بیش از یك ماه طول بكشد تا علائمی مانند سردرد، سرگیجه، افسردگی، مشكلات خلقی، مشكلات حافظه و تمركز برطرف شود.
تغییرپذیری ضربان قلب بازه زمانی بین ضربان قلب است. به عنوان مثال، یك فرد ممكن است ضربان قلبش بین 60 تا 100 ضربه در دقیقه باشد.
پس از ضربه مغزی، همه بیماران تغییراتی در این میزان دارند، سپس به طور معمول طی چند هفته به حالت عادی باز میگردند. برای برخی، این تغییرات به گونهای ادامه مییابد كه گویی در این شرایط گیر كرده اند.
این مطالعه شامل 30 نوجوانی بود كه بیش از یك ماه پس از آسیب دیدگی در حین ورزش یا تفریح علائم داشتند.
محققان آنها را به سه گروه تقسیم كردند.
یك گروه بیوفیدبك انجام دادند و با یك برنامه كامپیوتری به مدت 20 دقیقه در شب و چهار شب در هفته نفس كشیدن با سرعت آهسته را تمرین كردند.
گروهی دیگر ورزش كردند، سه تمرین در هفته انجام دادند و با 20 دقیقه فعالیت هوازی با شدت كم شروع كردند كه به تدریج از لحاظ شدت و مدت افزایش یافت.
گروه سوم هم بیوفیدبك و هم ورزش انجام دادند.
محققان علائم ضربه مغزی، تغییرات ضربان قلب، خواب، خلق و خو و مهارتهای حافظه را در شروع مطالعه و دوباره پس از شش هفته ارزیابی كردند.
همه گروهها بهبود خواب، خلق و خو، تفكر و عملكردهای خودبخودی بدن مانند ضربان قلب، فشار خون و هضم را تجربه كردند. شركتكنندگانی كه در گروه بیوفیدبك و ورزش تركیبی بودند، نسبت به كسانی كه به تنهایی ورزش یا بیوفیدبك انجام میدادند، بهبود بیشتری را گزارش كردند.
كاهش شدت علائم در گروه تركیبی دو برابر بیشتر از گروه تمرین و 1.3 برابر بیشتر از گروه بیوفیدبك بود.
گروه تركیبی همچنین 1.2 برابر كاهش علائم افسردگی در مقایسه با ورزش به تنهایی و 1.3 برابر بیشتر از بیوفیدبك به تنهایی داشتند.
همچنین افرادی كه در درمان تركیبی قرار گرفتند، بیش از 1.4 برابر كاهش در اختلال خلقی را نسبت به هر یك از دو گروه دیگر، و همچنین بهبود قابل توجهی در توجه و حافظه كاری داشتند. آنها نسبت به دو گروه دیگر تغییرات بیشتری در معیارهای تغییر ضربان قلب داشتند.