دكتر سیده شایسته موسوی، روانشناس كودك میگوید: «دلبستگی یك پیوند عاطفی است كه میان كودك و مراقبتكنندههای اصلی كه معمولاً والدین هستند، شكل میگیرد.
اگر وابستگی ایمن باشد، وابستگی كودك به والدین سالم و بیشتر دلبستگی خواهد بود نه یك وابستگی ناسالم و چسبنده
در آغوش گرفتن فرزند، احساس نزدیكی با او و حتی وابستگیهای فرزند برای هر والدی شیرین و دلچسب است اما هر چه كودك بزرگتر میشود این وابستگیها برای هر دو آنها دردسرساز میشود و بهجایی میرسد كه كوچكترین جدایی به كودك تنش وارد میكند و این تنش به والدین نیز وارد میشود. به منظور پیشگیری و درمان وابستگی كودك به والدین دكتر سیده شایسته موسوی، روانشناس كودك و مدرس دانشگاه در گفتوگو با ایرنا به ارائه راهكارهایی میپردازد.
ویژگیهای رفتاری كودك وابسته
دكترموسوی میگوید قبل از بررسی ویژگیهای كودك وابسته، شما باید سن كودك را مدنظر قرار دهید: «كودك از سهسالگی بهتدریج فاصله گرفتن از مادر را یاد میگیرد و متوجه میشود كه مادر غیب نمیشود بلكه ممكن است چندساعتی نباشد و سپس بازگردد. اگر كودك دلسبتگی ایمن داشته باشد بعد از 3 سالگی بهتدریج فاصلهاش را با والدین بیشتر میكند و زندگی مستقلش را شروع میكند اما اگر وابسته باشد نمیتواند كوچكترین جدایی را تاب بیاورد.»
او ادامه میدهد: «در سنین پایینتر این تاب نیاوردن همان چسبندگی، مدام در بغل والدین بودن، جدا نشدن در جمع و... است كه با بزرگتر شدن كودك، این چسبندگی رنگ و بوی بهانه گرفتن میگیرد. وقتی به كودك توجه نمیشود، بهانهگیری میكند؛ مثلاً وقتی مادر با دیگری در حال صحبت است، كودك مدام با صدای بلند صحبت میكند و حتی بچههای كوچكتر دستشان را جلوی دهان والدین میگیرند و از آنها میخواهند حرف نزنند.»
این روانشناس كودك با اشاره به دیگر ویژگیهای رفتاری كودك وابسته میگوید: «كودك وابسته، در مهمانیها محكم آغوش والدین را چسبیده است و با همسالانش بازی نمیكند. او حتی برای بازی كردن به والدینش وابسته است و در بازی تك نفره ناتوان است.»
موسوی میگوید وابستگی فقط چسبیدن كودك به والدین نیست: «كودكی كه نتواند كارهای شخصیاش را انجام دهد، وابسته است. مثلاً، كودك 8 سالهای كه نتواند كیف مدرسهاش را جمع كند یا كودك 3 سالهای كه نتواند توپش را از زیر مبل دربیاور و برای انجام این كار نیاز به كمك والدینش دارد، وابسته است.»
این استاد دانشگاه، بدخوابی را یكی دیگر از نشانههای كودك وابسته دانست و افزود: «بدخوابی به علت ترس از تنهایی یا تاریكی نیست بلكه در اغلب موارد كودكان به دلیل وابستگی به والدین، نیاز به حضور آنها دارند.»
تربیت والدین در وابستگی كودك تأثیرگذار است
این روانشناس كودك ریشه وابستگی را دلبستگی ناایمن كودك به والدین میداند و میگوید: «دلبستگی یك پیوند عاطفی است كه میان كودك و مراقبتكنندههای اصلی كه معمولاً والدین هستند، شكل میگیرد. اگر وابستگی ایمن باشد، وابستگی كودك به والدین سالم و بیشتر دلبستگی خواهد بود نه یك وابستگی ناسالم و چسبنده.»
موسوی می گوید دلبستگی درنتیجه تربیت والدین شكل میگیرد:«والدین در سبك تربیتی مقتدرانه، سبك دلسبتگی ایمن را به كودكشان نثار میكنند. در مقابل، والدین مستبد یا والدین سهل گیر یا حتی والدینی كه رفتار متناقضی با فرزندشان دارند، به دلبستگی كودكشان آسیب میزنند.»
او همچنین شرایط و موقعیتهای خاص را تأثیرگذار در ایجاد وابستگی در كودكان میداند و میگوید: «برخی موقعیتهای خاص نظیر دعوای پیوسته والدین، تهدید كودك به ترك او در صورت انجام اشتباه یا برآورده نساختن خواستههای والدین، بیماری یكی از والدین، فوت یا بیماری اقوام نزدیك و ناتوانی در انجام یك مسئولیت نیز میتواند باعث ایجاد وابستگی و اضطراب جدایی در كودكان شود.»
فرزندان آخر خانواده وابستهتر از فرزندان اول هستند
دكتر موسوی میگوید آدلر یكی از روانشناسان شخصیت معتقد است ترتیب به دنیا آمدن فرزندان در شخصیت و حتی میزان وابستگی آنها تأثیرگذار است:«والدین معمولاً تا قبل از تولد فرزند دوم، وقت و توجه خاصی را صرف فرزند اولشان میكنند؛ به همین خاطر فرزندان اول اغلب دارای اعتمادبهنفس بالا و سلطهگر هستند اما فرزندان آخر اغلب نازپرورده خانواده هستند؛ این كودكان وقتیكه بزرگتر میشوند، احتمالاً درماندگی و وابستگی كودكی خود به خانواده را حفظ میكنند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به تأثیر تكفرزند بودن در میزان وابستگی افزود: «تكفرزندها هرگز جایگاه برتر خود را در خانواده از دست نمیدهند ولی وقتی متوجه شوند كه در خارج از خانواده مثل مدرسه كانون توجه نیستند، دچار مشكلاتی شده و ممكن است این مسئله در میزان وابستگی آنها به والدین تأثیر بگذارد.»
پیامدهای دلبستگی ناایمن كودك به والدین
این روانشناس كودك میگوید: «كودكانی كه دلبستگی ناایمن به والدینشان دارند در كودكی دچار اضطراب جدایی میشوند، در مدرسه به معلمان یا سایر مراقبان خود میچسبند، در بزرگسالی از ایجاد صمیمت با دیگران میترسند، در ابراز عواطفشان مشكلدارند، در روابط صمیمانه حس اعتماد ندارند و دیگران را به طرز بدی از خود دور میكنند.»
جدایی مادر از كودك آسیبزا است
برخی بهمنظور پیشگیری از وابستگی كودك به مادر بر این عقیده هستند كه در دو سال اول زندگی لازم است مادر ساعاتی را از كودك جدا باشد. به همین خاطر عدهای بر این باورند كه فرزندان مادران شاغل مستقلتر از فرزندان مادران خانهدار هستند اما موسوی جدایی كودك در این سن را آسیبزا میداند و دراینباره توضیح میدهد: «كودكان در دو سال اول زندگی، به مجاورت فیزیكی بهعنوان شاخص اصلی در دسترس بودن مادر تكیه میكنند لذا مادرانی كه خانه را حتی برای چند ساعت ترك میكنند ازنظر كودك خارج از دسترس شناخته میشوند و این مسئله میتواند منجر به پریشانی كودك شود.»
موسوی میگوید كودك از 3-4 سالگی متوجه انگیزه و برنامههای مادرش میشود: «در این سنین كودك علیرغم غیبتهای كوتاهمدت مادر، تداوم روابط خود با مادر را قطعی میداند و درنتیجه اختلال اضطراب جدایی در كودك به طرز چشمگیری كاهش مییابد.»
راهكارهای پیشگیری از وابستگی كودك
به گفته دكتر موسوی، سبك تربیتی و رفتاری والدین، كودك را وابسته میكند لذا تغییر سبك زندگی و تربیتی والدین یكی از راههای پیشگیری از وابستگی كودك است. حال اگر كودكی به والدین خود وابسته است، انتظار نداشته باشید كودكتان یكشبه وابستگیاش را كنار بگذارد. اجازه دهید كودكتان از نو دلبستگی ایمن را تجربه كند.
موسوی میگوید برای پیشگیری و حتی درمان وابستگی كودك به والدین، كافی است اقدامات زیر را انجام دهید:
-اجازه دهید كودك خودش كارهای شخصیاش (لباس و كفش پوشیدن، غذا خوردن و...) را انجام دهد.
-ارتباط كودك با همسالانش را در منزل و بیرون فراهم كنید.
-برای ایجاد فاصله و كاهش وابستگی از بازی قایمموشك استفاده كنید
-هنگام خداحافظی با كودك از قانون دومرحلهای جداسازی استفاده كنید؛ مرحله اول، بوسیدن و در آغوش گرفتن و مرحله دوم، دست تكان دادن.
-زمینه جدایی كودك را از طریق اردوهای درونشهری یكروزه كه از طرف مدرسه صورت میگیرد، فراهم كنید.
-اگر میخواهید فرزندتان به قسمت بازی پارك برود، همراهش باشید. چند دقیقه با او بازی كنید و بعد از چند دقیقه از او دور شوید اما مراقب باشید؛ اگر احساس كردید كودك از دوری شما ترسیده، چند قدم به او نزدیك شوید و جملات مثبتی به او بگویید؛ مثلاً چه سرسرهای! میتونی روی آن سُر بخوری؟!
در طول دورههای طولانیتر میتوانید كمكم از او دور شوید اما به او بگویید كجا خواهید بود؛ مثلاً بگویید: "من روی این نیمكت مینشینم.»
-به كودك یكی از وسایل خودتان مثل عكستان را بدهید تا همراهش باشد. همچنین میتوانید با دادن یك سكه به كودك به او بگویید این سكه جادویی است و به او كمك میكند تا احساس امنیت و شادی كند.
- مراقب كلمات و جملاتتان باشید. شما بهطور غیرارادی رفتار وابسته كودك را از طریق زبان بدن، حالات صورت و كلمات همراه با نگرانی خود تقویت میكنید.
وابستگی كودك در دورههایی از زندگی طبیعی است
موسوی میگوید: «بچههای در دورههایی از زندگی به والدین میچسبند كه این دورهها معمولاً كوتاهمدت هستند. در این دورهها نیز میتوانید از ایدههایی برای تشویق كودكتان به كسب استقلال بیشتر استفاده كنید.»
او ادامه میدهد: «اجازه دهید كودك در كنار شما بماند؛ به او بگویید: «تا هر وقت بخواهی میتوانی در كنار من بمانی» یا «میتوانی بازی كنی و هر وقت دوست داشتی به آغوش من بیایی» جالب است بدانید كه اجازه دادن به كودك برای بودن در كنار شما اغلب برای تشویق او به دور شدن از شما كمك خواهد كرد.»
این روانشناس كودك تأكید میكند: «بچهها اغلب طی دوران استرس یا تغییر شرایط مانند به دنیا آمدن خواهر، برادر، طلاق والدین، اسبابكشی به خانه جدید یا رفتن به مدرسه جدید، به والدین خود وابسته میشوند. اگر وضعیت شما چنین است بگذارید وابستگی كودك دوره طبیعی خود را طی كند.»