بازی یكی از مهمترین فعالیتهای كودكان برای تخلیه انرژی، رشد و همچنین پرورش خلاقیت است. البته كودكان گاهی نیز هنگام بازی اختلافاتی با هم پیدا میكنند و درگیر میشوند اما والدین باید درنظر داشته باشند دعواها و مشاجرات بچهها ...
بخشی از فرایند رشد آنها برای تسلط پیدا كردن به محیط اطراف است.
در واقع آنها باید یاد بگیرند كه چطور در آینده از حق خود دفاع كنند یا هنگام اختلاف با دیگران چطور به مصالحه برسند. پدر و مادرها هم باید بهگونهای آنها را كمك و هدایت كنند كه در ارتباطات خود كمتر با مشكل مواجه شوند. توجه داشته باشیم منشأ این دعواها و كشمكشها رقابت بین بچهها و میل شدید آنها به دستیابی عشق منحصربهفرد والدینشان است اما اگر والدین مدام جلوی بچهها را بگیرند، در نهایت باعث سرخوردگی آنها خواهند شد.
اصطكاك منافع كودكان
شیوا دولتآبادی، روانشناس، متخصص و فعال حوزه كودكان در مورد دعوای بچهها میگوید: «بهتر است ابتدا بدانیم بدیهی است بچهها نیز مانند بزرگسالان حین بازی كردن با یكدیگر اختلافنظر پیدا كنند. درواقع همانگونه كه بچهها در یك خانواده میتوانند به همدیگر عشق بورزند،طبیعی است وقتی قرار است محبت و توجه والدین بین چند كودك در خانه تقسیم شود، برای جلب توجه بیشتر والدین گاهی نیز اصطكاك منافع بین كودكان بهوجود بیاید». بچهها بهدنبال اسباببازی بیشتر، امكانات و امنیت بیشتر برای خودشان هستند و همچنین اینكه دوست دارند بهدنبال اول و بهتر شدن باشند. به این ترتیب، این وظیفه والدین است كه بهطور یكسان به بچههایشان محبت و توجه نشان دهند تا احساس رقابت و حسادت را كمتر در آنها برانگیزند.
دعوت به آرامش
بهگفته این روانشناس، دعوای بچهها گاهی بر سر این است كه مثلا هنگام بازی، یك اسباببازی خاص موردتوجه هر دوی آنهاست. در اینجا والدین میتوانند وارد شوند و برای آنها توضیح دهند كه بهتر است از این اسباببازی نوبتی استفاده كنند. به اینترتیب هر دوی آنها هم میتوانند با آن بازی كنند. توجه داشته باشیم ورود والدین به بازی بچهها بهعنوان تنبیه آنها نیست بلكه برای برقراری مصالحه است.
ضمن اینكه همین رفتار و نوع برخورد آنها هنگام تنش و دعوا میتواند الگویی برای كودكان باشد؛ یعنی هر اقدام والدین باید وجه تربیتی داشته باشد.رعایت عدالت از طرف پدرو مادرها نیز موضوع بسیار مهمی است كه اگر رعایت نشود نهتنها حسادت بچهها را نسبت به هم بیشتر میكند بلكه باعث میشود آنها نیز نتوانند قضاوت عادلانهای داشته باشند؛ موضوعی كه میتواند در آینده در روابط مختلف آنها بسیار مؤثر باشد.
بروز تنش
دولتآبادی میگوید وقتی بچهها هنگام بازی با یكدیگر اختلاف پیدا میكنند و دچار تنش میشوند، والدین علاوه بر قائل نشدن تبعیض بین آنها باید به احساسات منفی فرزندانشان توجه نشان دهند. گاهی دعوا و نزاع كودكان الگوبرداری از رفتار خود ماست؛ یعنی وقتی بارها شاهد دعوای ما با همدیگر بودهاند چندان دور از انتظار نیست كه آنها نیز چنین رفتاری داشته باشند.
توجه داشته باشیم پیشگیری از بروز تنش بین فرزندان در حد امكان از بروز تنش بهتر است. والدین اجازه دارند بر بازی بچهها نظارت داشته باشند؛چون بازی بچهها بسیار مهم است و بیشترین شناختی كه میتوان از بچهها داشت از طریق مشاهده و توجه به بازی آنهاست. در واقع والدین از این طریق میتوانند متوجه بسیاری از خواستهها، علایق و مشكلات فرزندان خود شوند.
پیشگیری از خشونت
بهگفته دولتآبادی قبل از هر چیز پدر و مادرها باید سعی داشته باشند مانع از تبدیل رقابت بچهها به خشونت و حسادت شوند؛ یعنی باید با دستورالعملهای تربیتی برای داشتن فرزندان آرامتر در كنار هم تلاش كنیم. نخستین مورد، رعایت فاصله 3سال برای تولد فرزند بعدی است. چون در این صورت، كودكان حافظه بهتری برای تشخیص دریافت عواطف و اطلاعات درخصوص جنبههای مثبت اضافه شدن كودك دیگری به جمع خانواده خواهند داشت و خاطرات آنها از خانواده و مهر مادر، ماندگار و مستحكمتر است.
به این ترتیب فكر نمیكند كودك شیرین تازه متولد شده میتواند جای او را بگیرد. بنابراین میتوان انتظار داشت هرچه اختلاف سن كودكان مناسبتر و جنسیتشان متفاوت باشد، احتمال پیش آمدن اختلافنظر بین آنها كمتر خواهد شد. ضمن اینكه باید توجه داشته باشیم همه بچهها باید از توجه و حمایت والدین خود سیراب و در محبت آنها با همدیگر شریك شوند. همچنین تولد فرزند بعدی هم همیشه باید با آمادهسازی كودك و بهصورت خبر خوشی برای تولد خواهر یا برادر جدید باشد. به عقیده این روانشناس، در این میان نقش پدر هم مهم است.
بنابراین باید برای تسلط و مدیریت بهتر خانواده از قبل آگاهیهای لازم را كسب كند و با نقش جدید خود آشنا شود تا بتواند بیشتر برای فرزند اول وقت بگذارد و به او توجه نشان دهد. چون نوزاد نیاز بیشتری به توجه مادر دارد. توجه به این نكات میتواند مانع از ایجاد فضای خشن درخانواده شوند. همجنس بودن بچهها با همدیگر هم موضوع دیگری است كه بیشتر باعث تنش و ایجاد حسادت در بچهها میشود؛ چون دنیای نزدیكتری برای رقابت یا حسادت بیشتر با هم دارند. با وجود اینكه والدین نقشی در این خصوص ندارند اما آگاه بودن آنها از این موضوع میتواند به آنها كمك بیشتری در شناسایی دنیای فرزندانشان كند.
آموزش به جای نصیحت
دولتآبادی میگوید والدین باید بهگونهای به بازی و رفتار فرزندان خود نظارت داشته باشند كه دعوا اوج نگیرد. بنابراین مداخله آنها نیز باید كمی قبل از شدت گرفتن خشونت و دعوای فرزندانشان باشد. ولی اگر به هر دلیل این اتفاق افتاد نخستین گام هم آن است كه بچهها را دعوت كنیم تا حرفها و خواستههای یكدیگر را بشنوند. در این مرحله دوطرف باید به حرفها و خواستههای همدیگر گوش كنند.
ضمن اینكه اگر بچهها خیلی عصبانی و آشفته باشند میتوانیم از آنها خواهش كنیم با آرامش صحبت كنند. نكته مهم دیگر آن است كه رویكرد ما باید رویكرد مثبتی باشد؛ یعنی رفتارهای خوب را تشویق كنیم، نه اینكه رفتارهای بد را تنبیه كنیم. به این ترتیب وقتی كودك راضی به مصالحه میشود باید او را تشویق كنیم تا طرف مقابل هم چنین رفتاری را انتخاب كند.
به عقیده این روانشناس، همه جریان تعاملات ما با كودكان باید جنبه آموزشی داشته باشد و این كار هم باید با كمك گرفتن از خودشان باشد؛ نه جنبه تحكمی، نگاه از بالا به پایین یا جملات نصیحتگونهای كه اغلب توجهی به آنها نمیشود. ضمنآنكه مقاومت هم در آنها ایجاد میكند. به این صورت میتوانیم بخشش را به آنها آموزش دهیم و الگوی خوبی در این خصوص برای آنها باشیم.
البته حفظ آرامش در خانه نیز بسیار مهم است و هنگام بروز تنش نیز والدین باید علاوه بر بررسی رفتارهای خودشان در محیط خانه، ببینند فرزندانشان از كجا رفتارهای ناشی از خشونت را الگوبرداری كردهاند. برای این كار باید علاوه بر محیط خارج از خانه، فیلمها یا كارتونهای موردعلاقه آنها را هم موردتوجه قرار دهند. برای این كار میتوانیم با برقراری همدلی از خود او سؤال كنیم و همچنین به او بگوییم كه اگر دوست ندارد كسی با خشونت با او رفتار كند، خودش هم نباید اینگونه با دیگران رفتار كند.