از دست دادن شغل، افزایش كرایهخانه، چند برابر شدن قیمت اجناس، انباشت بدهی و... واقعیتهای دنیایی هستند كه ما در آن زندگی میكنیم آیا در میان گذاشتن مشكلات مالی با كودكان درست است یا تبعاتی جبران ناپذیر دارد؟
كودكان بهطور باورنكردنی ادراكی هستند، آنها میتوانند استرس والدین و تغییر خلقوخوی آنها را درك كنند. درك این نشانهها بدون توضیح از طرف والدین میتواند منجر به سردرگمی، ناامنی، استرس، اضطراب و مشكلات فیزیولوژیكی در كودك شود. اگر شما والدینی هستید كه به افراد زیادی بدهكارید یا دخلوخرجتان باهم همخوانی ندارد، احتمالاً فرزندتان متوجه تغییر در نحوه خرج كردن شما شده است اما اینكه آیا باید این مسئله را مستقیماً با كودكتان در میان بگذارید یا نه موضوعی است كه درباره آن با دكتر زیبا ایرانی روانشناس كودك، عضو هیئتعلمی دانشگاه به گفتوگو پرداختیم. او نكات و دستورالعملهای كاربردی مهمی درباره این موضوع برای ما دارد.
بیان مشكلات مالی باعث اضطراب كودك میشود
غالباً روانشناسان معتقدند كه بهتر است مسائل و مشكلات مالی با كودكان در میان گذاشته نشود زیرا طرح مشكلات مالی در حدود و اختیارات كودك نیست و باعث تولید استرس و نگرانی در كودك میشود. همچنین ممكن است در كودك باورهای غلطی درباره پول و مسائل مربوط به آنها شكل بگیرد كه این مسئله در بزرگسالی مشكلساز خواهد شد؛ بهطور مثال، ممكن است كودك دچار مادیگرایی شود و اینگونه فكر كند كه پول حلال تمام مشكلات است و وقتی كسی پول نداشته باشد مشكلات زیادی برایش ایجاد میشود.
واقعیت این است كه مشكلات اقتصادی و مالی در تمام خانوادهها وجود دارد و مشكلات اقتصادی بهنوعی جهانی شده است؛ ممكن است در یكشب تغییرات زیادی در قیمتها ایجاد شود اما ما باید این را در نظر داشته باشیم كه كودكان متوجه استرس والدین میشوند و این استرس به آنها منتقل خواهد شد لذا بهتر است حتی در زبان بدن هم این مشكلات را خیلی ابراز نكنیم؛ مثلاً دائماً اخبار بد اقتصادی و سیاسی را در منزل و در حضور كودك بازگو نكنیم.
متناسب با سن كودكتان با او صحبت كنید
بهتر است با توجه به سن كودك، با او بحثهای مناسبی را بهصورت صادقانه داشته باشیم. برای انجام این كار لازم نیست درباره مشكلات اقتصادی و بالا رفتن قیمتها صحبت كنید بلكه میتوانید با همدلی اعضای خانواده درباره مدیریت خرج كردن پول و غلبه بر رفع مشكلات مالی صحبت كنید. گاهی اوقات مطرح كردن مشكلات مالی و گرانی برای افراد باعث تخلیه هیجانی و سبك شدن میشود اما بدون آنكه متوجه باشیم با این كار به فرزندمان لطمه وارد میكنیم.
از ادبیات مثبت استفاده كنید
ممكن است ما دچار مشكلاتی مثل از دست دادن شغل، نحوه كاهش هزینهها و تغییر محل زندگی به دلیل مشكلات مالی شویم كه در این صورت باید بدانیم چگونه این مسائل را با فرزندمان در میان بگذاریم.
چنانچه شغل خود را از دست دادید بهتر است به فرزندانتان بگویید كه در حال حاضر دنبال شغل جدید هستید و ممكن است پیدا كردن آن شغل كمی زمانبر باشد؛ همچنین اگر كسبوكاری دارید كه رونق چندانی ندارد یا كساد شده، میتوانید به فرزندتان بگویید كه دنبال پیدا كردن راههایی برای بهبود كسبوكارتان هستید. درهرحال نیازی به توضیح جزئیات نیست و فقط كافی است كه به آنها این اطمینان را بدهید كه در حال رفع مشكلات هستید.
برای كاهش هزینهها نیز به فرزندتان بگویید كه باید تفریحات را محدود كنیم، كمتر به رستوران برویم و لباس اضافه نخریم. درواقع والدین باید دقت كنند كه بهجای تأكید بر مشكلات مالی و عواقب ناخوشایند خرجهای اضافی، به فرزندشان بگویند كه اینها میتواند راهحلهایی باشند كه ما موقتاً برای رفع مشكلاتمان استفاده كنیم.
اگر برای مسائل مالی مجبورید منزل یا مدرسه فرزندتان را تغییر دهید یا به شهر یا كشور دیگری مهاجرت كنید همیشه این اطمینان را به فرزندتان بدهید كه تمام اعضای خانواده كنار هم هستید و تلاشتان را میكنید تا در محل زندگی جدید بهترین امكانات را فراهم كنید. كودكان باید بدانند كه این ویژگی كنار هم بودن خانواده هیچوقت تغییر نخواهد كرد.
اگر فرزند ما به سن نوجوانی رسیده تا حدودی مسائل و مشكلات مالی را درك میكند، ازاینرو بهتر است والدین هزینه اجاره منزل، خوردوخوراك و سایر موارد ضروری را با او در میان بگذارند و در محاسبات از او كمك بخواهند. این كار باعث میشود نوجوان واقعیتگرا شده و متوجه مدیریت هزینههای ماهانه خانواده بشود.
خط قرمزهای مالی كه نباید درباره آنها با كودك صحبت كرد
برخی خط قرمزها در خصوص مسائل مالی وجود دارد كه بهتر است درباره آنها با كودكان صحبت نشود مثلاینكه حقوق ماهانه والدین چقدر است، درآمد پدر بیشتر است یا مادر، پسانداز خانواده چقدر است، شرایط زندگی سایر خانوادههای فامیل چطور است و... زیرا كودكان در سن زیر نوجوانی ازنظر منطقی قدرت تشخیص و تحلیل ندارند و جز اضطراب و استرس چیز دیگری برایشان دستآور نخواهد داشت.
بهطور كل اینطور نتیجه میگیریم كه نباید مدام در برابر كودكان از نداشتهها گلایه كرد. باور كنیم كه كودكان نمیتوانند مشكلات ما را تسكین دهند و اگر آنها یك بسته كمتر خوراكی بخرند، مشكلات ما حل نخواهد شد. تا جایی كه میتوانیم باید تلاش كنیم باوجود مشكلات اقتصادی و مالی، نیازهای اولیه و كوچك بچهها را برآورده كنیم و آنها را دچار تنش نكنیم. به آنها بگوییم كه مقدار و مبلغ پول خیلی مهم نیست بلكه مهم نحوه خرج كردن و مدیریت آن است و هركس باید با توجه به توان مالی خود هزینه كند.