برخی معتقدند حریم خصوصی میان زن و شوهر چندان معنایی ندارد و گروهی برعكس اینگونه میاندیشند كه همه آدمها در هر شرایطی نیازمند حریم خصوصی هستند. تعریف حریم خصوصی نیز به همین اندازه نزد افراد مختلف، متفاوت است.
شما جزو كدام گروه هستید؟ آنها كه میگویند موبایل، حریم شخصی همسران است یا آنها كه معتقدند تلفن همراه، حریم شخصی زوجها نیست؟ روشن است كه در رابطه زناشویی هر یك از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل دارند و زمانی كه دو نفر تصمیم به زندگی مشترك میگیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت، قسمتی از زندگی خود را به اشتراك بگذارند، اما این اشتراك صددرصد نیست.
در زندگی مشترك، افراد نیازمند یك حریم شخصی و خصوصی نیز هستند؛ چراكه وجود این فضای شخصی، به اندازه در كنار یكدیگر بودن، به همزیستی رابطه زناشویی كمك میكند. دكترسعید بهزادیفرد، روانشناس و مشاور خانواده در تعریف حریم خصوصی در رابطه همسران میگوید: در واقع حریم خصوصی در هر بعدی از ابعاد زندگی مانند ابعاد روانی، عاطفی و ارتباطی بخشی از وجود ما است كه به همسرمان ارتباط پیدا نمیكند و ما اجازه داریم آن را برای همسرمان آشكار نكنیم.
برای مثال فرض كنید من با همسرم مشاجره سختی كردهام و از او عصبانی هستم و در حالت خشم دارم احساسی موقت و زودگذر را تجربه میكنم و در آن لحظه در ذهن من این است كه ای كاش همسرم میرفت و من از دستش راحت میشدم؛ همان موقع اگر او از من بپرسد كه داری به چه فكر میكنی؟ آیا من باید به او بگویم كه داشتم فكر میكردم كاش تو بروی؟ بیگمان این مصداق دقیق حریم خصوصی است. حالا تصور كنید كه مادر شما با شما تماس میگیرد و میگوید در جیب برادرت سیگار پیدا كردهام و تأكید میكند كه این موضوع را با كسی مطرح نكن. آیا شما باید موضوع را به همسرتان توضیح دهید؟ نه. این حریم خصوصی شما و خانوادهتان است و میتوانید آن را برای همسرتان بازگو نكنید.
بسیاری از مردم و حتی برخی روانشناسان معتقدند تلفن همراه حریم خصوصی همسران است و ممكن است شخص با خانواده یا با دوستانش گفتوگویی كرده باشد و به دلایلی چون مصلحتاندیشی یا نگرانی از واكنشهای ناكارآمد احتمالی همسرش، نخواهد وی از محتوای این گفتوگو مطلع شود.
او در پاسخ به این پرسش كه گوشی تلفن همراه برای همسران حریم خصوصی به شمار میآید نیز میگوید: این موضوع همواره محل اختلاف است. روانشناسی زرد به شما میگوید كه گوشی همسران مثل مسواك و حریم خصوصی آنها است، اما در واقع ما امروزه به چشم میبینیم كه هر چه آتش است، از گور همین گوشیهای تلفن همراه بلند میشود. در واقع پیام خانواده و دوستان بهانهتراشی است و توجیه خوبی نیست، اما باید با طرف مقابلمان هم پیش از ازدواج به این مفاهمه برسیم كه وجود شخصی ما را به رسمیت بشناسد؛ به این معنا كه اجازه دارد به حریم ما وارد شود، اما اجازه ندارد ما را كنترل كند.
همچنین ضروری است كه در طول زندگی مشترك نیز از مسائلی كه در شمار حقوق ما است، جرأتمندانه دفاع كنیم و بدانیم وقتی چیزی حق مسلم ما است، نیازی به پنهانكاری دربارهاش نیست. این مسائل را حتماً باید پیش از ازدواج مطرح كرد؛ یعنی هم باید بدانیم چه میخواهیم؛ هم بتوانیم آن را با طرف دیگر رابطهمان مطرح كنیم كه در زندگی دچار دردسر نشویم.
وی ادامه میدهد: بحث بعدی كه دردورههای پیش از ازدواج همیشه محل بحث و اختلافنظر است این است كه باید درباره گذشته افراد صحبت شود یا نه. پاسخ این است كه حتماً باید درباره گذشته افراد صحبت كرد. درباره روابط گذشته، درباره دانشگاه و رشته تحصیلی و... برای مثال بیگمان اولویتهای كسی كه در دانشگاه شریف درس خوانده با كسی كه در 25 سالگی به دانشگاه علمی-كاربردی رفته، تفاوت دارد.
یا گذشته كسی كه پدر و مادرش با هم رابطه خوبی دارند، با كسی كه پدر و مادرش از هم جدا شدهاند، متفاوت است؛ اما بخشی از این گذشته هم خط قرمز و حریم خصوصی آدمها است. وقتی گرفتار وسواسها و بدبینیها و ذهن منفی آنها میشویم؛ چراكه این دو گروه میخواهند همه مسائل را موشكافی كنند و بیش از حد متعارف وارد حریم طرف مقابل میشوند.
وی در پاسخ به این سؤال كه آیا پرسش درباره سابقه بیماری در خانواده یا داشتن فرد عقبمانده در فامیل طرف مقابل پیش از ازدواج درست است یا در شمار حریم خصوصی افراد نیز بیان میكند: در واقع وظیفه هر فرد است كه در چنین رابطهای خودش این موضوعات را پس از جلسه دوم و سوم آشنایی مطرح كند و نیازی نیست كه شما پرسش كنید.
اگر با كسی برخورد كردید كه شخصیت شفافی ندارد یا ممكن است از طرح چنین مسائلی خجالت بكشد و ترجیح بدهد در مراحل آخر و در صمیمیت چنین موضوعاتی را مطرح كند، در چنین شرایطی بهتر است گفتوگو را از خود شروع كنید و برای مثال بگویید پدر من فشار خون بالا دارد یا مادر من از 50 سالگی دیابت نوع 2 گرفت و البته گاهی هم قندش افت میكند یا من چشمانم ضعیف است و اگر میبینی عینك نمیزنم، به این سبب است كه لنز دارم.
یا برای مثال برادر من پس از شنیدن خبر فوت پدرم دچار تشنج شد پس از آن هم هرازگاهی دچار حملات صرع میشود و به نظرم آمد كه لازم است تو این مسائل را بدانی؛ در خانواده شما هم چنین چیزهایی وجود دارد كه تو فكر كنی باید به من بگویی؟ در واقع شیوه مطرح كردن موضوعات بسیار مهم است و اینكه بتوانیم به دیگران این احساس آرامش را بدهیم كه آنها هم از مسائل خود و خانوادهشان بدون پنهانكاری سخن بگویند.
روشن است كه در رابطه زناشویی هر یك از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل دارند و زمانی كه دو نفر تصمیم به زندگی مشترك میگیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت، قسمتی از زندگی خود را به اشتراك بگذارند، اما این اشتراك صددرصد نیست. در زندگی مشترك، افراد نیازمند یك حریم شخصی و خصوصی نیز هستند؛ چراكه وجود این فضای شخصی، به اندازه در كنار یكدیگر بودن، به همزیستی رابطه زناشویی كمك میكند.