اینكه در جمعهای خانوادگی یا دوستانه یك مادر مجبور میشود برای هر رفتار كودك خود، به دیگران جوابگو باشد، موضوع عجیبوغریبی نیست و بسیاری از مادران آن را تجربه كردهاند اما ...
تربیت فرزند یكی از مسئولیتهای سنگین و سخت برای هر پدر و مادری است. حال اگر در تربیت كردن نظر دیگران هم دخیل باشد كار سختتر میشود. گاهی اطرافیان بهخصوص پدربزرگ و مادربزرگها به دلیل داشتن نقش جدید احساس میكنند میتوانند بیشتر در زندگی شما دخالت كنند؛ البته گاهی هم آنها از روی دلسوزی و علاقه در تربیت فرزند دخالت میكنند و با این دخالتها تصور میكنند به نفع كودك عمل میكنند غافل از اینكه این كار عواقبی را به دنبال دارد كه دكتر نرگس رحمانی، روانشناس تربیتی و درمانگر بالینی كودك و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا به واكاوی این موضوع و ارائه روشهای صحیح برخورد با دخالت اطرافیان میپردازد.
آسیب دخالت اطرافیان در فرزندپروری
دخالتهای پدربزرگ و مادربزرگها یا اقوام نزدیك به كودك مثل خاله، عمه، عمو و... میتوانند آسیبهایی را در دو سطح به وجود بیاورند. به گفته دكتر رحمانی یكی از این آسیبها به والدین وارد میشود. شما تصور كنید در جمعی هستید و دیگران مادر یا پدر را به خاطر طرز فرزندپروریاش مورد سرزنش قرار میدهند، در چنین شرایطی والد دچار احساس بیكفایتی وناتوانی در تربیت فرزند میشود و اعتمادبه نفسش كاهش مییابد.
رحمانی می گوید بخش دیگر آسیب دخالت اطرافیان مربوط به روابط زوجین است؛ بهطوریكه با دخالت خانواده هر یك از زوجین، طرف دیگر به دنبال متهمی میگردد تا تقصیر دخالت دیگران را گردن او بیندازد و همین مسئله منجر به تنش و بگومگو بین زوجین خواهد شد.
بهترین سبك فرزند پروری
به گفته رحمانی بهترین سبك فرزند پروری سبك مقتدرانه است اما گاهی اطرافیان بهخصوص پدربزرگ و مادربزرگها با دلسوزیها و محبتهای بیش از اندازه هم به بچه و هم به اقتدار والدین آسیب میزنند؛ مثلاً، والدین با همدیگر به این جمعبندی میرسند كه برای بچه زیاد اسباببازی نخرند و در صورت اصرار كودك به خریدن چیزی، به خواسته او اهمیت ندهند اما پدربزرگ و مادربزرگها با برآورده كردن خواستههای كودك بهنوعی این اقتدار و تصمیم والدین را زیر سؤال میبرند.»
دخالت اطرافیان كودك را دچار تعارض میكند
این درمانگر بالینی درباره آسیب دخالت اطرافیان بر روی كودك میگوید: «در سبك مقتدرانه، حرف و رفتار والدین ثابت است و هیچ جای بحثی وجود ندارد زیرا والد در كنار اقتداری كه دارد به كودك احساس امنیت میدهد و كودك خود را مقید میداند كه به قوانین والدینش عمل كند؛ اما زمانی كه پای دخالت اطرافیان به میان میآید كودك دچار یك بوم و دوهوا میشود، مادربزرگ و پدربزرگ اجازه انجام كارهایی را به كودك میدهند كه آن كارها در كنار والدین قوانینی دارد. در چینی شرایط كودك با دو فرد طرف است، یك دیو سیاه مخوف و یك فرشته مهربان كه هرچه میخواهد برایش فراهم میكند.»
او ادامه می دهد:« اغلب پدربزرگ و مادربزرگها از اینكه به خواستههای نوهشان اهمیت میدهند و دل او را به دست میآورند، خوشحال میشوند غافل از اینكه این كار كودك را بهشدت دچار تعارض، خشم و اضطراب میكند و تعاملات بین كودك و والدین را به خطر میاندازد.»
رحمانی تأكید میكند: «محبت و دلسوزیهای خارج از چارچوب قوانین والدین توسط پدربزرگ و مادربزرگها باعث میشود كودك، والدینش را به خاطر قوانین دست و پاگیر به شكل یك دشمن سختگیر ببیند و اینجاست كه كودك تصمیم میگیرد به مقابله با والدینش بپردازد و از این پس دیگر آن امنیت و آرامشی كه باید از والدینش دریافت كند را نمیگیرد.»
بهترین واكنش در برابر دخالت اطرافیان در تربیت فرزند
والدین باید در برابر كسی كه از سر دلسوزی یا از سر پرخاشگری در تربیت فرزند دخالت میكنند، بایستند: «پدر و مادری كه به روش فرزند پروری خود اطمینان داشته باشند، زمانی كه دخالتی از اطرافیان مشاهده میكنند، میدانند كه لازم است جرأتمندانه مداخله كرده و مانع دخالت دیگران شوند؛ لذا زمانی كه میبینید پدربزرگ و مادربزرگها با قانونشكنیها به روش تربیتی شما خلل وارد میكنند لازم است در كمال احترام و ادب آنها را از قوانین فرزند پروری خود آگاه كنید و از آنها بخواهید تا كارهایی كه تربیت فرزندتان را به خطر میاندازد، انجام ندهند.»
رحمانی یكی دیگر از نكات مهم در برابر دخالت دیگران را تعیین حد و مرز والدین در فرزندپروری میداند و میگوید: «والدین در برخی مسائل میتوانند به دیگران اجازه دخالت و نصیحت دهند اما از یكجایی به بعد والدین باید با مشخص كردن مرزهای خود این اجازه را به دیگران ندهند كه در تربیت فرزندشان مداخله كنند. مشخص كردن این مرزها چیزی نیست كه من مشاور بخواهم برای همه یك نسخه واحد بپیچم، این مرزها را خود والدین بر اساس توافقات و طرز تفكراتشان باید مشخص كنند»
تربیت كودك را مختص خانهكنید
این روانشناس كودك میگوید: «اگر قرار است فرزندتان را دعوا، نصیحت یا تنبیه كنید یا حتی به او پاداش دهید، بهتر است این كار را در فضای خانه انجام دهید زیرا این كار اقتدار شما در آن كاری كه قرار است انجام شود را بهشدت بالا میبرد اما وقتی شما در جمعی هستید كه بهواسطه غریبگی یا نزدیكی مخاطبتان نمیتوانید كنترل كامل محیط را داشته باشید، پس بهتر است در آن زمان هیچ مداخله مربوط به تربیت را نداشته باشید چون احتمالاً اگر بخواهید كودكتان را دعوا كنید چند نفر با پادرمیانی مانع چنین كاری خواهند شد؛ اینجاست كه كودك با خود میگوید پس میتوان اقتدار پدر را زیر سؤال برد یا قوانین مادر را شكست! بنابراین بهتر است تذكر، دعوا، تنبیه و... را در خانه با كودكتان مطرح كرده و انتظارات و قوانینتان را به فرزندتان گوشزد كنید.»
كودكان لجبازی كه اقتدار والدین را زیر سؤال میبرند
گاهی كودكان به دلیل لجبازی، قوانین والدینشان را زیر پا میگذارند یا از آنها حرفشنوی ندارند: «در چنین شرایطی والدین باید با مراجعه به مشاور كودك به تعارضات درونی بین والد و فرزند رسیدگی كنند؛ زمانی كه این تعامل به سمت تعامل مثبت پیش میرود، اینجاست كه فرزند میتواند از والدینش حرفشنوی داشته باشد.»
این روانشناس كودك توصیه میكند: «والد و كودك تا زمایكه تحت درمان قرار دارند از رفتوآمدهای طولانیمدت كه منجر به دخالت اطرافیان میشود، خودداری كنند. در كودكان 2 تا 6 ماه زمان لازم است تا یك رفتاری در آنها نهادینه و تبدیل به یك عادت رفتاری شود، بعدازاین زمان شما میتوانید آزادانه و بهتدریج ساعات حضورتان را در شرایطی كه قبلاً قابلكنترل نبوده، ایجاد نمایید.»
توصیهای مهم به والدین
به گفته رحمانی، در هر رابطهای انگشت اتهام باید به سمت خودمان باشد، به همین خاطر نمیتوانیم از دیگران انتظار داشته باشیم كه در تربیت فرزند ما دخالت نكنند بلكه باید به دنبال این بود كه من باید چگونه رفتار كنم كه فرد مقابل این اجاره را به خودش ندهد؛ در جهانی كه ما زندگی میكنیم آنقدر آدمهای متفاوتی وجود دارند كه ما هرچقدر از آنها بخواهیم دخالت نكنند، شدنی نیست؛ پس ما باید چهكار كنیم؟!
او توصیه میكند: «قبل از اقدام به بچهدار شدن بهتر است بررسی كنید كه با توجه به شرایط چطور میتوانید یك فرزندی تربیت كنید كه در كنار شما احساس امنیت كند؛ اینكه سبك فرزند پروری مقتدرانه چگونه است. گاهی والدین اقتدار را با سختگیری یكسان میدانند درحالیكه اینگونه نیست. لازم است والدین برای اجرای قوانین انعطاف داشته باشند، یكجایی وقتی میبینند كاری شدنی است صد درصد روی حرف خودشان بمانند و در كنار آن نیاز به توجه و دیده شدن فرزند را ارضا كنند زیرا اگر این نیاز ناكام بماند میتواند زمینهای برای ایجاد اختلالات بعدی در كودك را فراهم كند.»
این درمانگربالینی در پایان تأكید میكند: «اگر والدین در شرایطی قرار دارند كه نمیدانند چطور باید با فرزندشان رفتار كنند، توصیه میكنم حتماً از مشاور كودك كمك بگیرند تا بتوانند بهترین واكنش را نسبت به فرزندشان داشته باشند و فرزندی ازلحاظ سلامت روانی را پرورش دهند.»