عصری نو شنبه تا چهارشنبه از ساعت 17:00 به مدت 90 دقیقه

رادیو سلامت

عصري نو

این سؤالات را هرگز از دیگران نپرسید

اگر فرهنگ جایی كه هستید اینگونه نیست كه نحوه‌ی صحبت كردن تان با دیگران باید بر اساس سن و سال آن‌ها باشد، لزومی ندارد در یك موقعیت اجتماعی از دیگران درباره‌ی سن آن‌ها سؤال كنید.

1402/06/29
|
13:37

شاید به این خاطر باشد كه وقتی پا به دوران بزرگسالی می‌گذاریم، سن دیگر صرفاً یك عدد نیست و تبدیل به معیاری می‌شود برای ارزیابی اینكه تا آن زمان چقدر پیشرفت كرده ایم و چه دستاوردهایی داشته ایم؛ بنابراین ممكن است اینطور به نظر برسد كه دارید آن شخص را با این سؤال ساده قضاوت می‌كنید.

گاهی شاید متوجه مناسب نبودن چیزهایی كه از دیگران می‌پرسیم نباشیم، چون فكر می‌كنیم چیزی جز یك سؤال ساده و بی ضرر نیستند. به علاوه، شاید نیتی جز برقراری ارتباط نداشته باشیم، اما متأسفانه سؤالات نامناسبی را مطرح كنیم. بدتر آنكه ممكن است در حالی كه فقط سعی داریم مهربان و كمكی برای دیگران باشیم، باعث رنجش خاطرشان شویم. چند سؤال متداول هستند كه می‌توانیم از مطرح كردن آن‌ها خودداری كنیم، چون ممكن است ضرر آن‌ها بیشتر از فایده شان باشد.
1- «چرا هنوز …؟»

پرسیدن این سؤال از یك شخص كه چرا هنوز ازدواج نكرده، شاید یك تعریف به نظر برسد، بخصوص اگر بعد از اشاره به خوب یا خوش چهره بودن آن شخص مطرح شود، اما كماكان می‌تواند احساس بسیار بدی به آن شخص درباره‌ی خودش دهد. این سؤال تعمیم بخشی‌های منفی‌ای را درباره‌ی مجرد بودن مطرح می‌كند و می‌تواند شخص مقابل تان را پیش خودش زیر سؤال ببرد. در حقیقت، هر گونه سؤالی از نوع «چرا هنوز …؟» می‌تواند این حس را به دیگران دهد كه شما از آن‌ها درباره‌ی اینكه چرا زندگی شان در وضعیت بخصوصی ثابت مانده، توضیح می‌خواهید.


2- «چرا انقدر خسته ای؟»

ممكن است صرفاً نگران حال آن شخص باشید، اما ممكن است اینطور به نظر برسد كه دارید به او می‌گویید كه ظاهر بدی پیدا كرده. اگر صمیمیت زیادی با آن شخص ندارید، بهتر است از پرسیدن این سؤال خودداری كنید، چون ممكن است این خستگی به دلیل مشكلی باشد كه او تمایلی به صحبت درباره‌ی آن نداشته باشد یا ممكن است او صرفاً همیشه به این شكل باشد. در غیر اینصورت، شخص مقابل تان ممكن است احساس كند برای مقبول بودن باید حتماً ظاهر بخصوصی داشته باشد.

3- «شغلت چیه؟»

شاید یك سؤال عادی برای شكستن یخ بحث به نظر برسد، اما پرسیدن اینكه «شغلت چیست؟» می‌تواند شخص مقابل تان را معذب كند. این سؤال می‌تواند فرصت طلبانه به نظر برسد، انگار كه صرفاً با نیت خاص و منفعت طلبانه‌ای با او وارد صحبت شده اید؛ و اگر آن شخص اخیراً وضعیت شغلی دشواری پیدا كرده باشد، به طور حتم این موضوع بحث خوشایندی برای او نخواهد بود. اگر می‌خواهید كسی كه تازه با او آشنا شده اید را بشناسید، می‌توانید به جای آن، از علائقش بپرسید.

4- «چند سالته؟»

اگر فرهنگ جایی كه هستید اینگونه نیست كه نحوه‌ی صحبت كردن تان با دیگران باید بر اساس سن و سال آن‌ها باشد، لزومی ندارد در یك موقعیت اجتماعی از دیگران درباره‌ی سن آن‌ها سؤال كنید. شاید به این خاطر باشد كه وقتی پا به دوران بزرگسالی می‌گذاریم، سن دیگر صرفاً یك عدد نیست و تبدیل به معیاری می‌شود برای ارزیابی اینكه تا آن زمان چقدر پیشرفت كرده ایم و چه دستاوردهایی داشته ایم؛ بنابراین ممكن است اینطور به نظر برسد كه دارید آن شخص را با این سؤال ساده قضاوت می‌كنید.

5- «كدوم دانشگاه درس خوندی؟»

این سؤال و اینكه «مدرك تحصیلی ات چیست؟» این پیش فرض را در خود دارد كه شخص مقابل تان به دانشگاه رفته است. اما اگر آن شخص به هر دلیلی به دانشگاه نرفته باشد، این سؤالات ممكن است باعث شود او احساس كند كه مثل بقیه نیست. اگر هم به دانشگاه رفته باشد، باز هم ممكن است تمایلی به صحبت درباره‌ی آن نداشته باشد، چون ممكن است احساس كند كه به دانشگاه خوبی نرفته یا مدرك تحصیلی تحسین برانگیزی ندارد.

6- «ورزش می‌كنی؟»

اگر كسی كه او این سؤال را از او می‌پرسید، اهل ورزش نباشد، ممكن است به او بربخورد و تصور كند كه دارید او را تمسخر می‌كنید. اگر اهل ورزش باشد، ممكن است احساس كند كه دارید او را به خاطر ورزش زیاد قضاوت می‌كنید. حتی اگر قصدتان تحسین تلاش و سختكوشی آن شخص باشد هم ممكن است احساس كند كه او را صرفاً به خاطر ظاهرش تحسین می‌كنید.

7- «اهل كجایی؟»

شاید شما در اصل صرفاً در مورد پیشینه‌ی آن شخص كنجكاو باشید، اما ممكن است اینطور به نظر برسد كه شما فكر می‌كنید او شبیه كسی كه اهل كشورتان باشد نیست و در نتیجه رفتارتان تبعیض آمیز به نظر برسد. این سؤال می‌تواند هویت آن شخص را پیش خودش زیر سؤال ببرد و اینطور به نظر برسد كه سعی دارید آن شخص را در قالب مشخصی قرار دهید.

8- «چرا بیشتر بیرون نمیری؟»

شما نیت خوبی از این سؤال دارید، چون می‌خواهید شخص مقابل تان را تشویق كنید كه چیزهای جدیدی را امتحان كند. اما این سؤال می‌تواند باعث دلخوری شود، چون طوری است كه انگار دارید به آن شخص توصیه می‌كنید كه باید بیشتر در جامعه حضور داشته باشد یا اینكه آدم جالبی نیست. به علاوه اگر او خود مایل به بیشتر بیرون رفتن باشد، اما استطاعت مالی هزینه‌های آن را نداشته باشد، پرسیدن چنین سؤالی بی ملاحظگی خواهد بود.

9- «لاغر كردی؟»

اگر منظورتان از این سؤال تعریف و تحسین باشد، ممكن است شخص مقابل احساس كند كه اگر دوباره وزن اضافه كند، از طرف شما قضاوت خواهد شد. حتی اگر صرفاً از كنجكاوی برایتان سؤال پیش آمده باشد، ممكن است آن شخص را معذب كنید، بخصوص اگر به خاطر تجربه‌ی چیز ناخوشایندی وزن كم كرده باشد كه مایل به صحبت درباره‌ی آن نباشد.

10- «چی شده؟»

معمولاً صرفاً یك سؤال بی ضرر است كه از روی كنجكاوی پرسیده می‌شود. اما اگر اتفاق تراژیكی برای شخص مقابل تان رخ داده باشد، پرسیدن چنین سؤالی تا حدی بی ملاحظگی خواهد بود. ممكن است صرف فكر كردن به آن، شخص را اذیت كند و مرور دوباره‌ی آن برای دیگران می‌تواند انرژی روانی او را تحلیل ببرد. شاید بهتر باشد كه صرفاً به او بگویید كه هر چه رخ داده متأسفید و اجازه دهید كه اگر و هر زمان كه آمادگی صحبت درباره‌ی آن را داشت، به شما بگوید.

دسترسی سریع
عصری نو