افرا پنجشنبه ها از ساعت 18:30 به مدت 25 دقیقه

رادیو سلامت

افرا

خــزر درخطر جدی

این روزها خبر نگران‌كننده درباره دریای خزر، كم شدن مدام آب آن است.

1402/05/25
|
07:30

خبری كه چندان جدید نیست و پیش‌تر هم چندین بار منتشرشده بود، اما براساس اطلاعاتی كه به‌تازگی اعلام‌شده، به‌واسطه مسدود شدن ورودی‌های دریای خزر از سوی كشورهای همسایه، گرمایش زمین و افزایش تبخیر؛ روند كاهشی آب این دریا شتاب گرفته و این می‌تواند نشانه‌ای خوف‌انگیز برای پنج كشور همسایه خزر به‌ویژه ایران باشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه رسالت، این روزها خبر نگران‌كننده درباره دریای خزر، كم شدن مدام آب آن است. خبری كه چندان جدید نیست و پیش‌تر هم چندین بار منتشرشده بود، اما براساس اطلاعاتی كه به‌تازگی اعلام‌شده، به‌واسطه مسدود شدن ورودی‌های دریای خزر از سوی كشورهای همسایه، گرمایش زمین و افزایش تبخیر؛ روند كاهشی آب این دریا شتاب گرفته و این می‌تواند نشانه‌ای خوف‌انگیز برای پنج كشور همسایه خزر به‌ویژه ایران باشد.

«خزر» دریاچه‌ای با وسعت 600 هزار و 384 كیلومترمربع است كه طول سواحل آن به 7 هزار كیلومتر هم می‌رسد. كشورهای ایران، روسیه، جمهوری ‌آذربایجان، جمهوری‌های تركمنستان و قزاقستان این دریاچه را در برگرفته‌اند و پیش‌بینی‌ها حكایت از «كاهش تراز آب خزر تا سال 2100 میلادی تحت تأثیر شرایط اقلیمی حاكم بر منطقه دارد. به‌این‌ترتیب از وسعت دریای خزر كاسته می‌شود كه در صورت تحقق بر سواحل ایران به‌خصوص جنوب شرقی خزر تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای خواهد داشت.»

«تراز آب دریای خزر در نیمه شمالی در طول سال‌های گذشته كاهش‌یافته و به پایین‌ترین میزان خود در 30 سال اخیر رسیده و با افت 9 متری آب حدود 24 درصد از مساحت سطح خزر كوچك خواهد شد».« كاهش تراز آب دریای خزر در قسمت شمالی این دریاچه كاملاً مشهود است و تصاویر ماهواره‌ای روند كاهش تراز آب را از سال 1379 تا 16 تیرماه 1402 رصد كرده است.» این خبرها در روزهای اخیر، روی خروجی خبرگزاری‌ها رفته و بیش از یك دهه است كه خبر كاهش تراز آب خزر به اشكال گوناگون تكرار می‌شود؛ سال گذشته مدیركل مركز علوم جوی و اقیانوسی سازمان هواشناسی كشور مطرح كرد «از سال 1374 تاكنون، به‌طور متوسط سالانه حدود 6 سانتیمتر از تراز آب دریای خزر كاهش پیداكرده است، یعنی طی 26 سال اخیر تراز آب دریای خزر 1/5 متر كمتر شده كه رقم قابل‌توجهی است.» در آذرماه 1391 هم مدیر مركز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر گفت:‌ تراز آب طی 16 سال 80 سانتی‌متر پایین رفته است.

شاید كنار هم قرار دادن این ارقام و جزئیات برای كسانی، كسالت‌بار باشد، اما برای شماری دیگر یك واقعیت را نمایان می‌كند؛ گرچه نوسان‌های آب دریای خزر پدیده‌ای طبیعی است، اما این پهنه آبی حال خوشی ندارد. دریایی كه زمانی آبی بود، زمانی محل زیست وزندگی بود، زمانی برای مردمان حاشیه‌اش، سفره‌ای بركت‌خیز بود، اینك و پس از سال‌ها براثر كم‌شدن آب و فشار سنگین آلودگی‌ها كمر خم كرده است.

مطابق دیدگاه مسئولان، متهمان كاهش آب دریای خزر خشك‌سالی، افزایش دما، تغییر دبی رودخانه، تبخیر و همچنین فعالیت‌های بشری مثل ساخت سد روی رودخانه‌های اصلی است. شكی نیست كه این موارد تهدیدی برای بسیاری از بوم‌سازگان‌های جهان است و همواره پژوهش‌های متعددی دراین‌باره منتشرشده است.

پژوهش‌ سَمِن كرونِنْبِرگ و دو همكار دیگرش كه در نشریه جغرافیا، محیط‌زیست و پایداری در سال 2008 منتشر شد نشان می‌دهد؛ نوسان‌های آب دریای خزر وقتی توجه جهانیان را به خود جلب كرد كه بین سال‌های 1929 تا 1977 بیش از سه متر از سطح آن كاسته شد و تا سال 1995 دوباره سه متر افزایش نشان داد،‌ اما از آن زمان به بعد روندی كاهشی را آغاز كرد. بین سال‌های 1977 تا 1995 هرسال 15 سانتی‌متر سطح آب بالا می‌آمد و به بالاترین میزان خود یعنی 34 سانتی‌متر در 1991 رسید. در این مقاله همچنین ذكر شد كه دامنه تغییر آب خزر به دلیل سرعت بسیار بالای نرخ نوسان سالانه، معمولا بیش از 100 برابر نوسان سطح آب اقیانوس‌ها است.

مقاله‌ دیگری هم در نشریه علمی ژئومورفولوژی منتشر شد كه نویسندگان آن با استفاده از داده‌های تاریخی و باستان‌شناسی و نیز داده‌های ثبت‌شده با وسایل جدید، یك بازه زمانی 2200 ساله را موردمطالعه قرار داده‌اند. لی‌روی و 13 همكارش، نقش رود ولگا را در نوسان آب دریای خزر مهم ارزیابی كرده‌اند. همچنین نوشته‌اند كه در طول زمان، تبخیر و جهت باد نیز در كنار جاری شدن سایر رودخانه‌ها مثل رود جیحون (كه زمانی به دریای خزر می‌ریخت) و دخالت‌های انسانی در بالا و پایین رفتن آب خزر مؤثر بوده‌اند. طی هزاره اخیر، دامنه نوسان آب این دریا بیش از 9 متر برآورد شده است و پیش از آن (از دونیم میلیون سال پیش به بعد) این رقم به 100 متر هم می‌رسید. بااینكه پیشینه پژوهش‌ها با تمركز بر دریای خزر به بیش از یك قرن می‌رسد، اما هنوز منحنی تغییرات آب آن به‌ویژه طی هزاره اخیر ناشناخته مانده است.

بر اساس نتایج یك پژوهش كه در دسامبر 2020 در نشریه «نیچر» با عنوان «طرف دیگر سطح تراز آب دریاها» منتشر شد، بر پایه سناریوهای مختلف، سطح آب دریای خزر تا پایان قرن حاضر 9 تا 18 ‌متر پایین خواهد آمد.
این پژوهش كه از سوی جمعی از دانشمندان آلمانی و هلندی انجام‌شده، حاكی از آن است كه دریای خزر با «فاجعه» روبه رو است، زیرا طی سه دهه گذشته سطح دریای خزر مقداری افت كرده اما تبخیر زیاد آب، یخ نبستن دریای خزر طی زمستان در مناطق شمالی و عدم تعادل در میزان آب‌های ورودی باعث خواهد شد كه تا پایان قرن حداقل 9 متر از سطح آب دریا كاهش یابد و این میزان حتی می‌تواند به 18 متر برسد.

این پژوهش چنین سناریویی را «تهدید زیست‌محیطی» نامیده و می‌گوید «سطح دریای خزر به‌صورت فزاینده‌ای پایین‌تر می‌آید و شتاب كاهش آب در حال افزایش است. با توجه به اینكه آب‌های بخش روسیه و تركمنستان خزر كم‌عمق است، با افت 9 متری آب حدود 24 درصد از مساحت سطح دریا كوچك خواهد شد و درصورتی‌كه 18 متر آب افت كند، 34 درصد از سطح دریای خزر خشك خواهد شد. درحالی‌كه بسیاری از پرندگان و آبزیان دریای خزر در فصول مختلف سال به شمال و جنوب مهاجرت می‌كنند و خشك شدن بخش‌های شمالی كه پناهگاه گونه‌های مختلفی مانند فك‌های خزر در فصل گرم تابستان است، می‌تواند زندگی این جانداران را به خطر بیندازد. همچنین نكته قابل‌توجه این است كه به‌ویژه در مناطقی كه دریاهای درون‌قاره‌ای مانند دریای خزر یا دریاچه‌های محصور داریم مانند بخش‌هایی از شمال آفریقا و خاورمیانه كه در كمربند تأثیر گرمایش زمین قرارگرفته‌اند و فرآیند خشكزایی در سطح وسیعی بر این منطقه حاكم است، كاهش بارندگی و رطوبت حوضه آبریز این دریاچه‌ها باعث كاهش بارندگی می‌شود و خروجی رودخانه‌هایی كه منتهی به این دریاچه‌ها می‌شود به شكل فزاینده‌ای كاهش می‌یابد، درجه حرارت سطح آب افزایش می‌یابد و قابلیت تبخیر نسبت به ورودی آب‌های شیرین رشد چشمگیری خواهد داشت كه این موضوع سبب می‌شود كه سیر قهقرایی یا كاهش فزاینده سطح تراز آب دریاچه‌ها و حتی دریای خزر به شكل وسیع رخ دهد.»

شاید عده‌ای بلافاصله نتیجه‌گیری كنند كه كاهش آب خزر در بازه‌های زمانی كوتاه‌مدت (مثلا یك دهه) لزوما به معنی خطری جدی برای این پهنه آبی نیست، اما افزایش مصرف آب، به‌ویژه در بخش كشاورزی و ساخت سدهای بی‌شمار روی رودخانه‌های مهمی مثل ولگا یا كورا در كنار گرمایش جهانی می‌تواند زنگ خطری باشد برای دریایی كه 27 متر از سطح آب‌های آزاد پایین‌تر است. اگر خزر كم‌آب شود حمل‌ونقل دریایی و بندرها نیز با محدودیت‌های جدی روبه‌رو خواهند شد. به‌علاوه تالاب‌های وابسته به دریای خزر و همچنین خلیج گرگان، پرندگان و آبزیان در معرض تهدیدی جدی قرار می‌گیرند. بااین‌همه، كاهش آب خزر تنها عامل تهدید نیست.

خشك شدن و آلودگی، نابودی زیستگاه تخم‌گذاری ماهیان خاویاری و ماهی آزاد، راهی كردن پساب‌های شهری، صنعتی و بیمارستانی به دریا، تعداد دیگری از عوامل نابودكننده‌ دریایی است كه در كتاب‌های تاریخی، طبرستان، جرجان، دیلم و آبسكون نیز نامیده شده است. اما موضوعی كه این روزها بیشتر در مركز توجه قرارگرفته، سدهای متعددی است كه بر بستر این رودخانه احداث‌شده و باعث كاهش حجم آب ورودی به دریای خزر شده است. البته مدیر سابق مركز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر معتقد است كاهش ریزش‌های جوی، كاهش دبی رودخانه ولگا و یخ بستن سطح آب خزر در بخش‌های شمالی، برخی دلایل كاهش سطح تراز آب دریای خزر است. این‌كه می‌گویند روس‌ها روی ولگا سد زده‌اند و اجازه نمی‌دهند آب وارد ولگا و بعد خزر شود پایه و اساس ندارد، چون اگر این كار را بكنند بیشترین ضرر به ‌خودشان برمی‌گردد، زیرا بخش شمالی خزر عمق بسیار كمی دارد و اگر آن‌ها مانع رسیدن آب به خزر شوند بیشترین ضرر از عقب‌نشینی خزر متوجه آن‌ها می‌شود، بنابراین كاهش سطح طبیعی است.
بااین‌وجود گروهی از كارشناسان و نمایندگان مجلس تأكید كرده‌اند كه سدسازی می‌تواند خطری بزرگ برای حیات این دریاچه باشد.

مطابق اظهارات جلال محمودزاده روسیه با سدسازی در مسیر دریای خزر منجر به ایجاد مسائل متعددی خواهد شد. این نماینده مجلس از دیپلماسی آب ایران در خارج از مرزهای كشور، انتقاد و عنوان كرده، زمانی كه تركیه بر روی ارس، دجله و فرات اقدام به سدسازی كرد وزارت امور خارجه ما عملكرد مؤثری نداشت، عدم رویكرد مناسب وزارت امور خارجه برای آب‌های ورودی كشور و همچنین عدم برخورد مسئولان با طالبان در مقابل بازپس‌گیری حقابه هیرمند منجر شد روسیه هم اقدام به سدسازی روی رودخانه «ولگا» نماید، این سكوت مسئولان ما در مقابل تاراج منابع طبیعی باعث دست‌درازی سایر كشورها به دیگر منابع طبیعی شده است. امروز روسیه نشان داده است كه همچون تركیه و افغانستان برای منافع خود حاضر به نادیده گرفتن حق سایر كشورها است و همین مسئله منجر خواهد شد این مشكلات دامن كشورهای عضو مجمع خزر را بگیرد.

بلایی بزرگ‌تر از خشك شدن دریاچه ارومیه

البته ایران تنها كشوری نیست كه نسبت به این مسئله نگرانی‌اش را ابراز كرده، بلكه دیگر كشورهای مجاور دریای خزر نیز در مورد آینده خزر بیمناك‌اند و به اذعان صاحب‌نظران، اگر تمامی‌ كشورهای حاشیه خزر به یك معاهده بین‌المللی تن ندهند، رژیم حقوقی خزر را به رسمیت نشناسند و حقآبه آن را رعایت نكنند، آینده بدی در انتظار این دریاچه خواهد بود. حتی برخی كارشناسان از ابراز نگرانی‌های معمول پا را فراتر گذاشته و براین باورند همان اتفاقی كه برای «آرال» و «دریاچه ارومیه» رخ داد، در خزر هم تكرار می‌شود! مهم‌ترین عامل تاب‌آوری دریای خزر رودخانه ولگا است و مسدود شدن ورودی آب این رودخانه در طی چند میلیون سال گذشته بی‌سابقه است، به همین دلیل فعالان و پژوهشگران محیط‌زیست می‌گویند، اگر این موضوع تداوم یابد با فاجعه بزرگ محیط زیستی نه‌فقط برای كشورهای هم‌جوار بلكه در بخش قابل‌توجهی از آسیا، اروپا و خاورمیانه مواجه خواهیم بود.

تمام آبی كه از سوی چهار كشور هم‌جوار خزر وارد این دریا می‌شود به 10 میلیارد مترمكعب در سال نمی‌رسد و همه كشورها با طرح‌های متعدد شیرین‌سازی و انتقال آب اجازه ورود آب به خزر را نمی‌دهند كه تمام این‌ها روی دریای كاسپین تأثیر می‌گذارد اما اصلی‌ترین منبع آب این دریا رودخانه ولگا است.
صاحب‌نظران با توجه به اجرای پروژه‌های گسترده سدسازی بر این رودخانه، احتمال می‌دهند كه بحرانی جدی در كاسپین ایجاد شود، براین اساس تأكید می‌كنند: «فعلا باتوجه به جنگ اوكراین، روند سدسازی مختل شده اما اگر جنگ تمام شود، با این روند نه‌تنها كار كاسپین تمام می‌شود بلكه شرایط برای ایران نیز به‌شدت بحرانی و بغرنج خواهد شد.»

فرزاد علیزاده، فعال محیط‌زیست با اشاره به ساخت 40 سد و آغاز احداث 18 سد جدید توسط روسیه بر روی رودخانه ولگا به‌عنوان منبع اصلی تأمین آب دریای خزر، معتقد است: بیش از 130 رودخانه به دریای خزر می‌ریزند از این رودها ولگا به‌تنهایی نزدیك به 85 درصد آب دریای خزر را تأمین می‌كرد كه متأسفانه احداث سدهای جدید توسط روسیه (40 سد ساخته‌شده و 18 سد دیگر در دست مطالعه و ساخت است) بر روی رودخانه ولگا (كه قابل كشتیرانی است) موجب كاهش دبی آب ورودی به دریای خزر و آغاز روند عقب‌نشینی آب در ساحل جنوبی آن شده است. از سال 1397خورشیدی 22درصد ازآبدهی ولگا به خزر كاسته شده است. محاسبه این آمار نشان می‌دهد كه 52 میلیارد و 800 میلیون مترمكعب فقط از آب‌دهی ولگا كاسته شده و با كاهش 22 درصدی ورود آب به دریای خزر طی چهار سال اخیر، خطر خشك شدن خلیج گرگان را سریع‌تر كرده و ممكن است این خلیج را به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار كند.

رضا شهبازی، مدیركل دفتر مخاطرات، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اكتشافات معدنی كشور نیز با ارائه هشداری مشابه عنوان كرده است: 20 سال پیش دریاچه ارومیه هم خشك نبود، مردم برخلاف نظر كارشناسان و محققان این مسئله را به‌صورت یك فرضیه تلقی می‌كردند و كسی باور نداشت دریاچه ارومیه یا زاینده‌رود، هامون و هورالعظیم خشك شوند، شمال كشور نیز از این قاعده مستثنا نیست اگر این اتفاق در شمال كشور حادث شود شرایط ویژه خود را خواهد داشت. فشار و بارگذاری جمعیتی شمال كشور، كاهش ورودی آب از رودخانه‌های كشورمان و سایر كشورهای حاشیه به دریای خزر در شمال ایران چالش‌های خاص خود را خواهد داشت لذا از هم‌اكنون هشدارهای لازم را می‌دهیم تا در 20 سال آینده كسی از خشك شدن دریای خزر شگفت‌زده نشود. گرچه دریای خزر از تاریخ پیدایش خود تاكنون با افزایش و كاهش آب روبه‌رو بوده ولی به‌عنوان یكی از كارشناسان سازمان زمین‌شناسی معتقدم همان‌طور كه در 20 سال پیش در مورد بسیاری از موارد مشابه هشدارهای لازم داده شد باید بدانیم طی سال‌های آتی شمالی متفاوت‌تر نسبت به امروز خواهیم داشت. مطابق با آنچه كه كارشناسان می‌گویند؛ باید با دقت وضعیت را بررسی كرده و بشناسیم چون هنوز هیچ مرجع موثقی اطلاعات صحیح و روشنی در این رابطه ندارد كه آیا ورودی آب ولگا كاهش‌یافته یا خروجی آب از مجموعه كشورهای ایران، آذربایجان و تركمنستان كم شده است؟ و تغییرات اقلیمی چند درصد در پسروی آب دریای خزر تأثیرگذار بوده است؟

به‌هرروی خشك شدن و عقب‌نشینی خزر پیامدهای گسترده‌ای به همراه دارد، ازجمله اینكه جنگل‌های هیركانی به سمت خشكیدگی می‌روند و چشمه‌های تولید گردوخاك افزایش می‌یابد. در توضیح این مسئله می‌توان به اظهارات كارشناسان و متخصصان امر استناد كرد كه می‌گویند: در دو سال اخیر، حدود 60 سانتی‌متر عقب‌نشینی در (سواحل ایران) رخ‌داده است. در سمت قزاقستان این عدد چند ده كیلومتر است. ایران در بهترین قسمت كاسپین قرارگرفته است و عمق دریا، سمت ایران بسیار زیاد است، به همین دلیل نیز نسبت به چهار كشور دیگر، دیرتر متوجه تبعات این اتفاق می‌شویم. اما زمانی كه این مسئله در بخش ایران تشدید شود، بالاترین خسارت را هم خواهیم دید. ما جنگل‌های هیركانی راداریم كه ریشه آن متأثر از دریای كاسپین است و اگر دریا خشك شود یا عقب‌نشینی كند با بالاترین موج مهاجرت جانداران این جنگل‌ها و چه‌بسا نابودی تدریجی جنگل‌ها روبه‌رو خواهیم شد. این مسئله، یك ضایعه اكونومیستی، نه‌فقط برای كشورهای منطقه، بلكه برای بخش بزرگی از آسیا، اروپا و خاورمیانه ایجاد خواهد كرد و شاید بتوان از این موضوع به‌عنوان مهیب‌ترین رخداد بیابان‌زایی قرن بیست‌ویك یادكرد.

چه باید كرد؟

زنگ خطر از مدت‌ها قبل به صدا درآمده و برمبنای پیش‌بینی‌ها، «با ادامه روند فعلی در كمتر از 10 سال آینده نیمی از دریای خزر را از دست می‌دهیم و بخش بزرگی از خزر كه ارتفاعی كمتر از 30 متر داشته و در مناطق شمالی خزر قرار دارد، موجودیت خود را از دست می‌دهد.»
بنابراین طی روزهای گذشته در مورد راهكارها و اقداماتی كه می‌توان انجام داد به فراوانی سخن گفته‌شده، ازجمله نشستن كشورهای عضو به دور یك میز و تعیین حقآبه كاسپین: «ازآنجایی‌كه پنج كشور روسیه، قزاقستان، تركمنستان، ایران و آذربایجان، مستقیما در حاشیه این پهنه آبی قرارگرفته‌اند، باید مشخص شود كه هر یك از این 5 كشور چه درصدی از حقآبه را پرداخت كنند. همچنین باید تعیین شود اگر كشوری فاضلاب خام وارد این دریا كرد، چگونه باید جریمه شود. همه باید به شكل متحد دور یك میز جمع شوند. اگر این اتفاق بیفتد می‌توان به این پهنه آبی بزرگ امیدوار بود.» فعالان محیط‌زیست تصریح كرده‌اند كه اگر هركسی فقط به فكر منافع خود باشد، موفقیت و دستاورد مثبتی نخواهیم داشت.
برای مثال اگر ایران فقط به فكر طرح‌های انتقال آب و شیرین سازی باشد یا تركمنستان و آذربایجان نیز به تعهدات خود عمل نكنند، طبیعتا به جمع‌بندی و اشتراك منافع نمی‌رسیم. همه باید سهم خود را پرداخت كنند. طبیعتا روسیه با دارا بودن گسترده‌ترین مرز مشترك و این‌كه مهم‌ترین تأمین‌كننده آب دریا است، سهم مهم‌تری دارد، اما سایر كشورها هم باید مشاركت مؤثر خود را اثبات كنند.
پیش‌تر از سوی مدیر پیشین مركز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر هم، مواردی به‌عنوان راهكار مطرح‌شده كه اولین نكته سازگاری است. به گفته همایون خوشروان، ما باید خودمان را با شرایط محیط سازگار كنیم، سازگاری یعنی اینكه از هرگونه دخل و تصرف بر روی منابع آبی دریای خزر پرهیز كنیم و به فكر انتقال آب دریای خزر نباشیم آن‌هم در شرایطی كه پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند كه دریای خزر رو به كاهش می‌رود و این كاهش خودش باعث منازعات سیاسی و اقتصادی در منطقه خواهد شد.
دومین نكته هم پرهیز از دست‌اندازی و بهره‌برداری بیش‌ازحد از منابع آب ورودی به دریای خزر است، فراموش نكنیم كه سدهای بی‌شماری بر روی رودخانه‌های شمالی دریای خزر كه 80 درصد منابع آب خزر را تأمین می‌كنند دارد بهره‌برداری می‌شود و همین بهره‌برداری موجب كاهش حجم ورودی آب رودخانه‌ها می‌شود و اگر این روند تداوم یابد هم‌زمان با گرمایش زمین و خشك شدن دریای خزر می‌تواند این مشكل را به شكل فزاینده‌ای افزایش دهد.

دسترسی سریع
افرا