دكتر فرشاد شیبانی، متخصص روان شناسی بالینی در گفتگو با برنامه «سایبان آرامش» برخی از شیوه ‏های مختلفی كه شما فكر می‏كنید (شناخت‏های شما) می‏ توانند علت افسردگی باشند، را در زیر توصیف كرده است:

1ـ افكار خودآیند ناكارآمد: افكاری وجود دارد كه به ‏طور خودبخود می ‏آیند و قابل قبول و موجه به نظر می‏ رسند، با این حال، آن‏ها ادراكات تحریف شده را منعكس می‏ كنند و با احساسات منفی مانند غمگینی، اضطراب، خشم و ناامیدی مرتبط هستند. مثال‏هایی از چنین افكاری در ادامه توصیف شده است.
ذهن‏خوانی: "او فكر می‏كند من بازنده‏ام".
برچسب‏ زنی: "من بازنده‏ام" ، "او تند و سریع است". پیشگویی: "من طرد خواهم شد" ، "او مرا فریب می‏دهد". فاجعه‏ سازی: "اگر مرا طرد كند وحشتناك است" ، "من تحمل اضطراب ندارم". تفكر دو قطبی (همه یا هیچ): "من در هر چیزی شكست می‏خورم" ، "از چیزی لذت نمی‏ برم" ، "چیزی بر من اثر ندارد". نادیده گرفتن مثبت‏ها: "آن كار اهمیتی ندارد زیرا هر كسی می‏ تواند آن را انجام دهد".

2ـ فرض‏های ناسازگارانه. این فرض‏ها عقایدی درباره آنچه شما فكر می‏كنید باید انجام دهید در بر می‏گیرد. آن‏ها قوانینی هستند توسط افراد افسرده و فكر می‏كنند باید آنها را داشته باشند. به‏ عنوان مثال:
"من باید توسط همه تأیید شوم"
"اگر كسی مرا دوست ندارد به این معنی است كه غیرقابل دوست داشتن هستم"
"من هرگز از انجام كارها توسط خودم شاد نمی‏شوم"
"اگر در چیزی شكست بخورم پس من شكست خورده هستم".
"من باید از خود برای شكست‏هایم انتقاد كنم".
"اگر مشكلی را به مدت طولانی دارم پس نمی‏ توانم تغییر كنم".
"من باید افسرده باشم".

3ـ خودپنداره منفی. فردی كه افسرده است اغلب به كمبودهایش تمركز می‏كند و در آن‏ها اغراق می‏ كند و هر ویژگی مثبتی كه دارد كوچك می‏ شمارد. آن‏ها ممكن است خودشان را غیرقابل دوست داشتن، زشت، كودن، ضعیف، یا حتی شیطانی بدانند.

4ـ اشتغال منفی با تفكر كردن. اكثر افراد در افكار و احساسات منفی گیر می‏ كنند و این منجر به اجتناب و منفعل بودن بیشتر می ‏شود.
در دیدگاه روانكاوی، افسردگی به مسایل دوران كودكی و ناهشیار بیمار مربوط می شود.
*** انواع بیماری افسردگی
انواع مختلفی از بیماری افسردگی وجود دارد، كه در ادامه فقط آنها را نام می‌بریم:
افسردگی اساسی
افسردگی مزمن (dysthymia)
افسردگی فصلی
افسردگی پس از زایمان
اختلال خلقی ناشی از مواد