كرونا در 311 روز گذشته جان قریب به 55 هزار نفر از شهروندان ایرانی راگرفته و همچنان با وجود كند شدن نسبی شیوعش و رسیدن موارد فوت به حدود 120 مرگ در روز خطر شعله ور شدن این بیماری جدی است.
از طرفی اگرچه این روزها چشم سراسر مردم جهان به واكسیناسیون تاریخی كووید19 دوخته شده است با این حال دست اندركاران نظام سلامت كشور تأكید دارند تا زمانی كه واكسن در اختیار همه قرار نگرفته روند كاهشی آمار ناپایدار است و چنانچه در عمل به پروتكلهای بهداشتی الزامی در كار نباشد موارد فوتی و بستری به روال سابق بر میگردد. رئیس سازمان نظام پزشكی كشور معتقد است؛ با وجود كاهش قربانیان ویروس كرونا به زیر 150 مرگ در روز و موارد بستری در دو هفته اخیر كماكان روند سینوسی شیوع اپیدمی به قوت خودش باقی است و تنها یك اقدام فوری میتواند سلامت و اقتصاد كشور را نجات دهد.
دكتر محمدرضا ظفرقندی میگوید: واكسیناسیون تنها راه ایمنی جمعی است ولی در شرایط فعلی و در اپیدمیهای كشنده پروتكل ابلاغی توصیهای نداریم و معنای پروتكل الزام به اجرای آن است.او در گفتوگو با «ایران» به پرسشهای متعددی درباره ارزیابی اش از برنامهریزیها در كنترل و مهار اپیدمی كرونا و چرایی مطرح شدن موضوعات خرافی به جای مطالب علمی در برخی رسانهها و... پاسخ داده است كه در زیر میخوانید:بیش از 10 ماه از شیوع ویروس كرونا در كشور میگذرد و در این مدت كشور با بحرانهای سنگینی بخصوص در حوزه بهداشت و درمان مواجه شد.
تحلیل شما از اتفاقات و برنامهریزیها و در نهایت كنترل و مهار این بیماری چیست؟تصمیماتی كه از ابتدا برای مقابله با ویروس كرونا گرفته شد بهدلیل ناشناختگی و جدید بودن بیماری دچار تغییرات و نوسان شد. مثلاً ابتدا عنوان شد كه قرنطینه خیلی ضرورتی ندارد اما بعدها معلوم شد خیر؛ قرنطینه ضرورت دارد یا حتی در زمانی استفاده از ماسك زیر سؤال رفت و بعداً معلوم شد استفاده از ماسك ضرورت دارد.
این تغییرات و سینوسی حركت كردنها فقط منحصر به ایران نبود كل جهان چنین اتفاقاتی را تجربه كردند. برای مثال رئیس جمهوری یك كشور اعلام كرد داروی كلروكین در درمان كرونا معجزه میكند در صورتی كه كلروكین هیچ اثری در درمان این بیماری نداشته است. اینكه پروتكلها مؤثر بوده است یا نه؟ قطعاً ابلاغ پروتكلها كه توسط كمیته علمی صورت میگرفت و در مجموعه وزارت بهداشت از سوی یكسری استادان علمی منتخب و با توجه به روزآمدهای علمی این بیماری و از مقالات و تجربیات كشورهای دگری پروتكلها را تدوین و ابلاغ كردند، اثرگذار بود.
این پروتكلها هم در زمینه محافظت و هم در زمینه درمان بود در بسیاری از اوقات یك دارویی بر اساس تجربه در زمینه درمان مطرح شد اما بعد معلوم می شد در درمان بیماری اثر زیادی ندارد و كنار گذاشته می شد بنابراین اینكه پروتكلها براساس ضوابط روز دنیا تدوین شده درست بود و قطعاً هم مؤثر بود اما مطلب مهمتر از این، دو مسأله بود؛ یكی اینكه این پروتكلهای ابلاغی بخصوص در زمینه پیشگیری كه مقدم بر درمان است چقدر اجرا شد؟
مثلاً اگر ماسك پروتكل ابلاغی بود آیا در برهههایی كه زمان زیاد هم طول كشید الزامی برای استفاده داشت؟ چون در اپیدمیها پروتكل معنایش الزام است ما در اپیدمی مورتل (كشنده) پروتكل ابلاغی و توصیهای و نصیحتی نداریم در هیچ جای دنیا. به نظرم عملكرد این بخش در برهههایی قوی نبود مثلاً یكی از پروتكلها مربوط به عدم تجمع بود اما ما میدیدیم در یك شهری در استادیوم آن شهر تجمع چند ده هزار نفری برپا كردند بنابراین بحث اصلی این است كه چقدر پروتكلها در زمینه پیشگیری، قابلیت اجرا و الزام اجرایی داشتند.
در اپیدمی سطح نظارت و اینكه ابلاغ پروتكل باید در چه سطحی باشد، بسیار مهم است. یكی از مواردی كه مورد انتقاد ما بود و مكاتبه هم كردیم (مستندات همه مكاتبات ما از همان اسفند ماه 98 موجود است) تدوین استراتژیها و سطوح كنترلی و ابلاغی است. اجرای هر دستور العملی از سوی بالاترین مقام كشوری یك الزام است.
در اوایل اپیدمی متأسفانه مسئولیت ستاد ملی مقابله با كرونا و هماهنگیها بر عهده وزارت بهداشت بود كه این روند نمیتوانست جامع و قاطع باشد برای اینكه بسیاری از ارگانها و وزارتخانهها و حتی نیروهای انتظامی زیر مجموعه وزارت بهداشت نیستند و همین عامل دستورپذیری را كم میكرد. برای همین ما به رئیس جمهوری نامه نوشتیم و با پیگیری و مكاتبات ما مصوبه شورای امنیت ملی شد كه رئیس جمهوری باید رئیس ستاد ملی مقابله با كرونا باشد و ابلاغ رهبری هم انجام شد. حتی ما در پیشنهادمان نوشتیم باید رئیس جمهوری مسئول كار باشد با اخذ اختیارات ویژه. بنابراین این قسمت اولی بود كه ما در جاهای مختلف در استراتژیها در كنار ستاد قرار میگرفتیم.
ارزیابی شما از تدوین و تنظیم پروتكلهای بهداشتی از سوی ستاد ملی مقابله با كرونا و اجرای این پروتكلها در استانهای مختلف بویژه پایتخت چیست؟یكی از پیشنهادهای ما به ستاد ملی مقابله با كرونا ابلاغ پروتكلها و استراتژیها در مورد بازگشاییها بود. یكی اعمال محدودیتها براساس پروتكلها بود البته ما تا یك ماه پیش چنین روندی را نداشتیم كه چه زمانی شهرهای قرمز و نارنجی را لاك داون یا تعطیل كنیم یا محدودیت رفت و آمدهای شبانه را چگونه و چه زمانی اعمال كنیم؟
به اعتقاد من ابلاغ این پروتكلها بعد از 10ماه دیر است باید محدودیتها با برنامه و مدون و زودتر از اینها اعمال میشد اینكه در هر شهری اگر حد تعیین شده بر اساس میزان ابتلا و مرگ و میر به ازای صدهزار جمعیت بالاتر بود باید آن شهر لاك داون می شد این اسمش برنامه است نه اینكه ما یك پیك بزنیم و بعد لاك داون را اجرا میكردیم این یكی از اصول مهمی بود كه در قبالش تأخیر شده است.همانطور كه خودتان هم اشاره كردید در 10 ماه گذشته شما بیانیههای متعددی خطاب به رئیس جمهوری و وزیر بهداشت نوشتید و نسبت به شرایط شیوع بیماری هشدار دادید آیا به درخواستهای شما در بیانیهها عمل شد؟
همزمان با این موضوع بارها كارشناسان و متخصصان حوزه سلامت تأكید میكردند برای مهار و كنترل بیماری كووید19 نیازمند یك برنامه جامع و ملی بودیم و نبود این برنامهها را بارها گوشزد كردند و هشدار دادند. نظرتان را درباره چنین موضع گیریهایی بیان بفرمایید؟ برنامه جامع و علمی زمان زیادی طول كشید تا ابلاغ و اجرا شود اما در یك ماه اخیر برنامههای اعلام شده توسط ستاد ملی مقابله با كرونا بویژه از وقتی كه قرارگاه تشكیل شد و وزارت كشور و بقیه ارگانها هم وارد عرصه جدی كار شدند، بخوبی دنبال میشود.
الان برنامههایی در سطح ملی ابلاغ شده و هنوز ابعاد مختلف و جامعیت كاملی را ندارد ولی بالاخره این برنامه هم بعد از حدود 10 ماه مدون شد.آقای دكتر! شما نقش و سهم سازمانهای نظام پزشكی در مدیریت پاندمی كرونا بخصوص در ارائه برنامهها و تنظیم پروتكلها را چطور میبینید؟ به نظر میرسد نقش كم رنگی را از این سازمانها در جامعه شاهد بودیم. حتی برخی متخصصان حوزه سلامت اعضای سازمان نظام پزشكی را عضو غایب ستاد عنوان كردند. اگرچه كه همه پزشكان و كادر درمان متعلق به این حوزه هستند اما ما یك برنامه جامع از این سازمانهای نظام پزشكی ندیدیم و شما برخلاف اعضای وزارت بهداشت، دخالت و تبادل نظر مستقیمی در تدوین پروتكلهای پیشگیری و بهداشتی نداشتید؟
اولاً كه برنامه سازمان نظام پزشكی ورود فعال در حوزه وظایف و اختیاراتش از روز اول بود. اما اینكه چه كارهایی سازمان نظام پزشكی كرده است؟ قدم اول ما این بود از وقتی این بیماری در چین مكشوف شد جلسات متعدد آموزشی برای رؤسای بیمارستانها، پرستاران، مترونها و سرپرستاران با استادان برجسته كشور تشكیل دادیم از خانم دكتر محرز و دكتر مختاری دعوت كردیم تا مبانی بیماری و شناخت ویروس و راههای مقابلهاش را به كادر درمان بیمارستانها آموزش دهند. دوم؛ در فضای مجازی به قدر كفایت آموزش دادیم بهطوری كه در فروردین ماه سازمان نظام پزشكی دومین سایت آموزشی كووید 19در جهان شد یعنی آنقدر وایرال شد.
قدم سوم این بود كه ما اقلام حفاظتی را برای كادر پزشكی و بیمارستانها فراهم كردیم. تمام تعطیلات نوروز اینجا بودیم. آن موقع تهیه ماسك به این آسانی نبود. معاونین ما ساعتها پشت در اتاق مسئولی در وزارت بهداشت مینشستند تا یك برگه حواله ماسك و دستكش و الكل بگیرند و ما در خط اول مقابله با كرونا این اقلام حفاظتی را توزیع كنیم چون اگر این قلام حفاظتی را توزیع نمیكردیم مطبها هم بسته میشد بنابراین این اقدام در ابعاد وسیعی در اواسط تابستان هم ادامه پیدا كرد.
شما به بحث آموزشهای پیشگیری و حفاظت در برابر ویروس كرونا به عنوان یكی از وظایف سازمان نظام پزشكی اشاره كردید اما به نظر میرسد؛ بویژه در اوایل پاندمی نقش پزشكان متخصص و آموزشدیده در رسانهها به قدری كمرنگ بود كه كمكم خرافه و استفاده از روغن بنفشه از سوی برخی مدعیان طب سنتی جایگزین مباحث علمی شد یا حتی شاهد بودیم برخی پزشكان در صدا و سیما انواع گیاهان را برای درمان كرونا تجویز میكردند. بهطور كلی و با وجود گذشت مدت زمان طولانی از اپیدمی همچنان منابع مورد اطمینان آموزشی منحصر به دو یا سه پزشكی است كه بیشترین سهم مصاحبه را در رسانهها برعهده دارند.دو تا بحث مطرح است.
یكی در مورد اینكه داروهای غیرعلمی گیاهی و شیمیایی در این عرصه وارد شد چون هنوز هم داروی قطعی برای درمان كووید19 وجود ندارد و هر كسی از ظن خود یك دارویی را مطرح كرد. اگر اینگونه تجویزها خارج از ضوابط و پروتكلها بود طبیعتاً ما اعلام میكردیم. مطلبی كه شما میفرمایید دو قسمت دارد؛ یكی اینكه بعضی از همكارانی كه مطالب غیرواقعی و غیرعلمی را در رسانهها ارائه میكردند ما بلافاصله با این پزشكان برخورد میكردیم.
حتی مواردی از برخورد انتظامی با چنین پزشكانی را هم داریم و دستور دادم با پزشكانی كه در صدا و سیما یا رسانههای دیگر مدعی درمان قطعی كرونا با انواع گیاهان یا داروهای شیمیایی شدهاند، برخورد قضایی صورت بگیرد. من به پزشكی كه در تلویزیون دود كندر را برای درمان كرونا مطرح كرد گفتم چه مدركی برای ادعایتان دارید كه دود كندر برای كووید 19 مؤثر است. چرا باید یك حرفی را بزنیم كه بیمار از این روش استفاده كند و بیماریاش پیشرفته شود و درمان نشود و در حالت بدحال و دیسترس تنفسی به بیمارستان مراجعه كند؟
این پزشك باید جوابگو باشد. یك دسته هم افرادیاند كه شماره نظام پزشكی ندارند اینها در حوزه كاری ما نیستند و فقط میتوانیم ادعاهای غیرواقعیشان را گزارش كنیم و نیروهای انتظامی برخورد كنند. واقعاً این انتقاد وارد است. سازمان نظام پزشكی در تصمیمسازیها دعوت نشد. البته این بدان معنی نیست كه ما خودمان قدمی برنداریم. ما از روز اول بیانیه دادیم و گفتیم تستها و بیماریابی باید افزایش پیدا كند.
به هر حال پیشگیری بهدرستی انجام نشده، روند پیگیری افراد مبتلا بهدرستی انجام نمیشد. ما در بیانیهها نوشتیم كه باید 10 نفر از اطرافیان فرد مبتلا پیگیری شوند كه به آن كانتكت تریسینگ میگوییم. حتی آن موقع پیشنهاد دادیم با كمك وزارت ارتباطات از طریق گوشی تلفن همراه بتوانیم این ردیابیها را انجام دهیم. منتها كانتكت تریسنیگ با عنوان طرح شهید سلیمانی از حدود یك ماه قبل قرار شده انجام شود. از سازمان نظام پزشكی در تصیمسازیها دعوت مناسب نشد.
در حالی كه ما جامعه منتخب جامعه پزشكی هستیم و اعتماد به این صنف زیاد است. اینكه مجامع علمی و انجمنهای علمی مطلبی را بیان كنند از نظر اجتماعی اقبال عمومی هم بیشتر خواهد بود. طبیعی است كه این فایده حاصل نشده است. البته اینكه رادیو و صدا و سیما استقبال وسیعی نكرده خیلی نمیتوانیم اصرار كنیم. گاهی در برنامههایی داروهایی كه فایدهاش اثبات نشده به عنوان درمان كرونا مطرح میشود، اینها را ما شكایت هم میكنیم اما دسترسی نداریم چون كنترلش با جای دیگر است.بخشی از مشكلات در مواجهه با این بیماری به كاهش اعتماد عمومی و وجود اخبار متناقض و فیكنیوزها در ارتباط با بیماری كووید19 بر می گردد.
برای حل این مشكل چكار باید كرد؟ بویژه از وقتی جریان واكسن مطرح شده مجدداً اخبار بیپایه و اساس علمی مطرح میشود.ما اخبار را رصد میكنیم و اگر افرادی با سودجویی و نگاه تجاری دنبال این اهدافاند آنها را پیگیری و گزارش میكنیم. من حتی نامهای به رئیس سازمان غذا و دارو نوشتم كه چهار داروی گیاهی كه اعلام كردید در درمان كرونا مؤثر است.
مستندات علمی این داروها را به ما ارائه دهید تا اعلامنظر كنیم كه هنوز جوابی به نامه ما ندادند. داروهایی كه اعلام میشود این داروها باعث افزایش ایمنی میشود. مثل ویتامین ث و منیزیم و... اینها توصیه است اما اینكه بگوییم اینها داروی كروناست اشكال دارد. داروهایی كه اسم كرونا رویش گذاشته شود برخورد قانونی دارد. ما میگوییم در دنیا وقتی دارویی معتبر است كه مبتنی بر شواهد باشد و فازهای آزمایشگاهی و حیوانی و انسانی را طی كرده باشد ولی غیر از این باشد یعنی با خرافه و فرضیه و نظریه جان مردم را به خطر میاندازیم.
حدود دو هفته است آمار موارد بستری و فوت در كشور كاهش پیدا كرده یعنی به یك سوم در دو ماه آخر پاییز رسیده است. به اعتقاد شما این روند كاهشی تا كی ادامه پیدا میكند؟ منظورم این است چه تصمیمی باید گرفته شود تا روند شیوع ویروس و آمار مرگ به روال سابق برنگردد؟دو كار باید قاعدتاً انجام شود. محدودیتهای لازم در شهرها و استانهای قرمز به جد اعمال شود و این هم یك چشمانداز نظمدار میخواهد كه شل نشود. مطلب دوم واكسیناسیون است.
دنیا شروع به واكسیناسیون كرده است و با این كار هم جان مردمش را حفظ میكند و هم اینكه چرا دنیا به واكسیناسیون توجه كرده چون شرایط اقتصادیاش را عادی میكند. یعنی وقتی توانستیم ایمنی جمعیتی بر اساس واكسن ایجاد كنیم ضرورتی ندارد محدودیتها و تجمعات را اعمال كنیم. ما از ابعاد اجتماعی تا مسائل روحی و روانی و اقتصادی كه اپیدمی كرونا بر جای گذاشته قطعاً ناراحتیم. از اینكه محصل و دانشآموز یك سال است مدرسه نرفته است ناراحتیم. چرا كه هیچ وقت آموزش مجازی جای ارتباطات و شادیهای دوره مدرسه را نمیگیرد ولی به اجبار و بهخاطر حفظ سلامت انجام شد.
برای اینكه به روال عادی زندگی برگردیم و اقتصادمان هم صدمه نبیند راهی نداریم جزاینكه برای تأمین واكسن هزینه كنیم.با وجود آغاز واكسیناسیون كرونا در كشورهای دنیا این روزها اخبار خوشی از خرید واكسن از سوی ایران به گوش میرسد. شما مشكلات وارد نشدن واكسن كرونا را ناشی از چه چیز میدانید؟ایران برای حدود 16 میلیون دوز واكسن كه میتواند 8 میلیون نفر را پوشش دهد (هر نفر دو دوز تزریق میشود) با كوواكس تفاهمنامهای را امضا كرده است. اینكه این پول باید واریز شود تا امكان تحویل واكسن میسر شود، مشكلی است كه همچنان ایران دارد.
آن هم به دلیل محدودیتهای ارزی ناشی از تحریم است و نیز به دلیل اینكه ما افایتیاف را هنوز هم امضا نكردیم. ما دو مشكل بیرونی و داخلی هم داریم. از یكطرف تحریمها اجازه نمیدهد كه راحت ارز مبادله شود. حتی پولهایی كه به كشورهای كره جنوبی و چین دادیم نگرانیم وسط راه به عنوان مطالبات و طلبكاری كه خودشان ادعا كردند ضبط كنند. در اینصورت پول رفته و واكسن هم تهیه نمیشود. مسأله دوم ما خودمان مسیرها و مبادلات را كند كردیم. چون یك سال و نیم است افایتیاف در مجمع تشخیص مصلحت نظام تأیید نشده است.
مسأله بعدی این است كه آیا این 16 میلیون دوز واكسن كفایت میكند؟ خیر. این عدد برای 8 تا 10 میلیون نفر است اگر واكسیناسیون 50 میلیونی را در یك بازه زمانی مشخص و محدود انجام ندهیم و فاصله طولانی بینشان بیفتد زنجیره ویروس قطع نمیشود بلكه هم هزینه كردیم و هم فایدهای ندارد. پیشنهاد أكید ما این است تأمین ارز شود و از طرق مختلف و با كمك بخش خصوصی واكسن مورد نیاز و مورد اعتماد در بازه زمانی مشخص تهیه شود.شما به عنوان رئیس سازمان نظام پزشكی آیا تاكنون اطلاعات علمی شفافی از واكسن كرونای ایرانی دیدهاید؟ اطلاعات درباره واكسن كرونای ساخت ایران تماماً به حرفهای ژورنالیستی ختم شده و در رسانهها مطرح میشود.
شما چكیدهای از مقالههای علمی را در این باره مشاهده كردهاید؟در مورد واكسن ایرانی دو قسمت وجود دارد. یك قسمت دانش علمی واكسن است. من با بعضی از رؤسای تیم تولید صحبت كردهام. با آقای دكتر سلیمانی بیش از یك ساعت جلسه داشتیم و تمام ابعاد كار را بررسی كردهایم. این تیم روی «امارانای» كار میكند و تولید واكسن از «امارانای» در دنیا بیسابقه است كه فایزر و مدرنا كار كردند. تیم ایرانی پیشرفتهای خیلی خوبی به لحاظ علمی دارند اما دو مشكل عمده وجود دارد؛ هماكنون فاز آزمایشگاهی و حیوانی واكسن ایرانی تمام شده و بزودی واكسن ایرانی وارد فاز انسانی میشود اما مشكل عمده خط تولید واكسن است یعنی واكسن دستگاه چاپ میخواهد كه برای نیاز كشور در ابعاد چند میلیونی به سرعت باید تهیه شود؛ ما این دستگاه را نداریم و برای وارد كردن دستگاه هم همان موانع خرید واكسن وجود دارد.
بنابراین در جواب سؤال شما با این فرض كه واكسن در اواخر بهار آماده میشود پیش نیازش واردات دستگاههایی است كه برای تولید انبوه واكسن لازم است كه البته آن هم از اروپا یا استرالیا وارد میشود و واكسن ایرانی در اواخر بهار و اوایل تابستان فراهم میشود. ببینید ما در مشهد «كلین روم» داریم ولی به دلیل تحریم اجازه ندادند درهای «كلین روم» باز شود.
در شرایطی كه هنوز واكسیناسیونی انجام نشده و جامعه همچنان شاهد هشدارها و اجرای پروتكلهای جدید است، به نظر شما اشكال كار در كاهش زنجیره انتقال كرونا كجاست؟ سهم مردم چقدر است و اینكه چرا برخی كشورها در كنترل اپیدمی موفق شدهاند. هر چند كه ایران در دو هفته اخیر از فهرست 10 كشور اول دنیا از نظر آمار ابتلا و مرگ خارج شده است.ما در حال حاضر چهاردهمین كشور از نظر میزان مرگ و میر در این بیماری هستیم. به نظرم سهم مردم این است كه باید پروتكلها را رعایت كنند اما اگر رعایت نشد به این معنا نیست كه ما این تعداد مرگ و میر را قبول داریم.
این وظیفه حاكمیتی است. یعنی اگر یك نفر رانندگی میكند كه خطرزاست پلیس باید اعمال جریمه كند تا از جان بقیه محافظت كند. به نظرم باید به مردم آگاهی اطمینانبخش و اعتمادبخش داد، باید افراد مورد اعتماد را به صحنه آورد و آموزشها فقط به حركت دولتی ختم نشود. نهادها و انجمنهای علمی باید به صحنه بیایند.
اینها اعتماد و سرمایه اجتماعی را بالا میبرد. در همه كشورهای دنیا مقررات مربوط به پروتكلها را به جد رعایت میكنند چون اجرای پروتكلها الزامی است. از سفیر ایران در كره جنوبی سؤال كردم چطور مرگ و میر در كشور شما یك نفر شده است؟ پاسخ داد: «اگر فردی بدون ماسك وارد مغازه شود و مبادله كالا صورت بگیرد مغازه پلمب میشود.» بنابراین پروتكلهای ابلاغی باید با الزام و ضوابط معین انجام شود و واكسیناسیون هم باید به جد دنبال شود.