سیاستهایی كه تاكنون اعمال شده بیشتر نگاه درماننگری داشته تا نگاه پیشگیرانه و بهداشتی.
كرونا چند ماهی است عالمگیر شده و همچنان در همه نقاط دنیا یكه تازی میكند. هر روز اخبار جدیدی از میزان ابتلا و مرگ افراد مختلفی در دنیا منتشر میشود و تحقیقات جهانی برای كشف واكسن و داروی درمان این ویروس مرموز همچنان ادامه دارد.
در كشورمان نیز روند ابتلا و جان باختن افراد خنوسانات زیادی داشته است و اكنون چند روزی است كه میزان ابتلا و جان باختن بیماران كرونایی، روند روبه رشدی داشته و نگرانیها در این خصوص بیشتر شده است.
در این میان حضور در فصل پاییز و حركت به سمت سرد شدن هوا و وجود برخی بیماریهای فصلی همچون آنفلوآنزا نیز موجب ایجاد نگرانیهایی در جامعه شده و در مقابل بی تفاوتی بخشی از مردم در رعایت نكات و دستورالعملهای بهداشتی نیز از جمله مسائل و دل نگرانیهای موجود در مسیر كنترل و مهار این بیماری است.
برای آشنایی از آخرین وضعیت ویروس كرونا در جهان و ایران، تغییرات احتمالی در ویروس، نقاط ضعف و قوت تصمیمهای ستاد ملی كرونا در كشور و پیشنهادات مؤثر در كنترل كرونا در ایران پای صحبت حمید سوری استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی نشستیم و حاصل این گپ و گفت در ادامه از نظرتان میگذرد.
*آقای دكتر! به عنوان اولین پرسش توضیح دهید كه مهمترین تغییرات در اپیدمی كرونا در دنیا چگونه است؟
اپیدمیها مرتب میآیند و میروند؛ یعنی شاید كمتر روزی داشته باشیم كه در دنیا اپیدمی وجود نداشته باشد اما نوع، شكل و الگوی اپیدمیها متفاوت است. مثلا اپیدمیها میتواند در حد یك طغیان ساده محلی و منطقهای باشد یا در یك رستوران، غذایی آلوده بوده و یكسری افراد را مبتلا كند و اپیدمی ایجاد شود.
اپیدمی یعنی در یك زمان و مكان مشخص مثلا یك روز، یك هفته یا یك سال تعداد مواردی را كه از یك بیماری مشاهده كنیم بیشتر از حد انتظار آن بیماری باشد. حد انتظار؛ یعنی اینكه به طور متوسط میزان بروز آن بیماری در دوره زمانی مشابه در گذشته و در همان مكان چقدر بوده است. مثلا فرض كنید ما هر سال انتظار داریم صد مورد ابتلا به سرخك در كشور روی دهد، اما اگر این تعداد تا 300 مورد باشد، میگوییم اپیدمی شده است.
ممكن است یك بیماری در جامعهای همیشه وجود داشته باشد و عمومی یا آندومیك باشد، اما یك دفعه طغیان كند یا اصلا بیماری از قبل وجود نداشته باشد؛ مانند كرونا.
اپیدمیها الگوی متفاوتی دارند؛ برخی تك منبعی هستند مثل اینكه آب شهری آلوده شود و همه مصرف كنندگان مبتلا شوند.
*تفاوت اپیدمی و پاندمی چیست؟
اپیدمی یعنی وقتی در یك منطقه، كشور یا مكان محدودی صورت میگیرد و در محدوده كشور یا كشورهایی كه مجاور هم هستند وجود دارد؛ اما وقتی از پاندمی میگوییم یعنی از مرزهای كشور عبور كرده و حداقل در دو كشور و در دو منطقه مختلف از نظر سازمان جهانی بهداشت، به صورت اپیدمی ایجاد شده باشد.
یعنی دو كشور از دو منطقه مثلا عراق و آرژانتین كه كشور عراق برای مدیترانه شرقی بوده و آرژانتین برای منطقه آمریكاست. یا این ابتلا به بیماری در چین و ایران صورت گیرد كه به اینها پاندمی میگویند.
طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت ما 6 منطقه در دنیا داریم؛منطقه مدیترانه شرقی كه ایران عضو آن است، اقیانوس آرام ، جنوب شرقی آسیا، آفریقا،اروپا و آمریكا مناطق ششگانه سازمان جهانی بهداشت هستند.
وقتی این واژهها را به كار میبریم مفهوم آن این است كه یكسری اقدامات را باید انجام دهیم. مثلا باید سفرها لغو شود، ورود و خروجها محدود شده و یكسری تصمیمات خاص صورت گیرد.
بنابراین اپیدمیها همیشه رخ میدهند اما بعضی از آنها پیش رونده هستند؛ مثل كرونا برخی تهدید كننده و برخی حاد هستند و برخی مزمن هستند، مانند افسردگی كه اگر در جامعه اپیدمی شود، این حالت مزمن دارد.
در نتیجه اپیدمیها و پاندمیها میتوانند الگوی متفاوتی داشته باشند و بدترین و مشكلترین آنها اپیدمیهای حاد پیش رونده و تهدید كننده هستند كه كرونا نیز جزو آنهاست.
برای همین موضوع است كه سازمان جهانی بهداشت نیز اعلام همه گیری یا پاندمی كرونا كرد.
آخرین اپیدمی در سال 2009 میلادی بود كه در آن زمان اپیدمی «مرس» را داشتیم و مربوط به خاورمیانه بود. زادگاه این اپیدمی عربستان و منشا آن شتر بود و نیز اپیدمی «سارس» را داشتیم كه بسیاری از كشورهای آسیای جنوب شرقی در سال 2002 را شامل شد و نیز «ابولا» كه در آفریقا بروز كرد.
*آنفلوآنزای اسپانیایی بزرگترین اپیدمی قبل از كرونا
اپیدمیهایی كه میزان مرگ و میر بالا داشتند و بزرگترین اپیدمی قبل از كرونا، «آنفلوآنزای اسپانیایی» بود كه احتمال میدهند، بین 20 تا 50 میلیون نفر را در دنیا كشته باشد كه در سال 1918 به وقوع پیوست.
از آن زمان تاكنون چنین اپیدمی نداشتیم؛ البته اسم آن آنفلوآنزای اسپانیایی بود، اما عملا زادگاه آن اسپانیا نبوده است. بعضا میگویند این اپیدمی از آمریكا یا از شرق به آنجا رفته است و آخرین و وحشتناكترین اپیدمی، آنفلوآنزای اسپانیایی بوده است.
بعد از آن، دیگر بیماریهای عفونی به این شدت اپپدمی كرونا در دنیا نداشتیم كه اینقدر فراگیر بوده و كشته داده باشد؛ حتی «مرس» و «سارس» كه میزان كشندگی آنها بالا بوده، به دلیل اینكه سرعت انتشار آنها به اندازه كرونا نبود، این قدر تلفات نداشت؛ در حالی كه كرونا تاكنون جان نزدیك یك میلیون نفر را گرفته است.
سایر اپیدمیهای محدود و تك منبعی مانند مسمومیت غذایی و نیز وبا كه در اثر بروز سیل رخ میدهد، خیلی برای جامعه بشری نگران كننده نبوده و بیشتر نگرانیها در همان منطقه شیوع این اپیدمی بوده است.
*در خصوص تفاوت بین اپیدمیهای گذشته در دنیا و اپیدمی فعلی كرونا توضیح دهید؛ اینكه كرونا چه وجه تمایزی با اپیدمیهای قبلی دارد؟
عمدهترین تفاوت موجود این است كه این اپیدمی یا پاندمی، یك پاندمی تحریك كننده است؛ یعنی فقط مسئله ناشی از این اپیدمی جسمی و جانی نیست،بلكه تبعات سیاسی، اجتماعی و روانی داشته است.
شاید در زمان آنفلوآنزای اسپانیایی كه در سال 1918 اتفاق افتاد، چنین شرایطی را داشتیم، اما مستندات محكمی راجع به آن وجود ندارد.در قرن 14 شیوع طاعون داشتیم كه ابتلا و مرگ زیادی را به همراه داشت.
البته اولین موضوعی كه از اپیدمی در تاریخ ثبت شده به قبل از مسیح باز میگردد كه به آن «طاعون آنتیگون» میگویند و اطلاعات زیادی در این خصوص وجود ندارد. اما اپیدمیهای وحشتناكی داشتیم به طوری كه تمام جهان را در برمیگرفت و همین موضوع باعث ابداع قرنطینه در قرن 14 شد و مربوط به بیماری طاعون بود و هنوز نیز موضوع قرنطینه وجود دارد.
عدهای میگویند قرنطینه مربوط به قرون وسطاست كه باید بگوییم كه از قرون وسطا شروع شده اما هنوز در دنیا مهم بوده و وجود دارد.
*با توجه به شرایط كرونا در كشور و وجود فراز و نشیبهای زیاد در میزان ابتلای افراد به آن تحلیل شما از وضعیت كرونا در ایران و جهان چگونه است؟
تحلیل بنده این است كه تاكنون برنامهریزیها در داخل نتایج مطلوبی نداشته و علیرغم اینكه بسیاری از كشورها بعد از كشور ما دچار اپیدمی شدند اما توانستند آن را كنترل كرده و پیك اپیدمی را مهار كنند.
در كشورمان اكنون پیك سوم را تجربه میكنیم؛ علیرغم اینكه این بیماری در كشور ما زودتر شناسایی شد؛ در صورتی كه در ایتالیا و فرانسه این بیماری چند هفته بعد از ما شروع شد اما آنها توانستند آن را كنترل كنند و ما هنوز نتوانستهایم.
اگر بخواهیم سراسر جهان را در نظر بگیریم به نظر میآید چون در نیمكره جنوبی بیماری و اپیدمی آن بسیار دیرتر شروع و منتشر شد، مردم یك آگاهی و آمادگی در برابر اپیدمی داشتند و بیماری در آنجا زیاد انتشار پیدا نكرد. هر چند اپیدمی از شرق به آمریكای جنوبی رفته اما همچنان بیماری كرونا میهمان كشور ماست.
*درباره علت اینكه هنوز كرونا میهمان كشور ماست و اینكه ابهامات زیادی در اظهار نظرهای مختلف مسؤولان و كارشناسان وجود دارد، توضیح دهید؟
اگر بخواهیم خیلی واقع بینانه و مستند راجع به این پرسش صحبت كنیم، فكر میكنم میتوانیم دو گروه عوامل را دسته بندی كنیم كه در ماندگاری اپیدمی كرونا در كشورمان و اینكه اولین كشوری هستیم كه پیك سوم را در دنیا تجربه میكنیم، وجود دارد.
یكسری عوامل خارج از محدوده اختیارات ما بوده و یكسری عوامل داخلی هستند. طبیعی است وقتی تحریم اقتصادی بوده و مشكل درآمد زایی وجود داشته باشد كنترل اپیدمی خیلی سختتر است؛ مثلا ما نمیتوانیم مردم را زیاد در خانه نگه داریم و امرار معاش آنها را نادیده بگیریم.
پرسشهای زیادی كه بیپاسخ مانده اینكه چند درصد جامعه هنوز به بیماری مبتلا نشدهاند و ... ما نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزی جامع هستیم اما وقتی این هزینه چند میلیاردی نیاز دارد و دولت با مشكل مالی روبروست؛بنابراین یكسری عوامل بیرونی باعث میشود سیاستها با احتیاط پیش برود. سیاستهایی كه تاكنون اعمال شده بیشتر نگاه درماننگری داشته تا نگاه پیشگیرانه و بهداشتی.
برای همین كسانی كه در تصمیمگیریها نقش داشته نیروهای متخصص پیشگیری نبودند؛ ممكن است آقا یا خانم متخصص عفونی به خوبی بتواند بیماری را درمان كند، اما این فرد تخصص ندارد تا در سیاستگذاریها و برنامهریزیها نقش داشته باشد.
اشكال در رویكردها بوده؛ چراكه رویكردهای ما به سمت درمان محور بوده تا رویكرد پیشگیری از بیماری؛ به همین دلیل ما از نیروهای متخصصی كه در حوزه پیشگیری در كشور داریم استفاده نكردیم.
وقتی پیامدهای ناگواری از این بیماری را در كشور میبینیم، باید آن را آسیب شناسی كنیم كه چرا ما هنوز به این بیماری مبتلا هستیم؟ چرا در ایتالیا كه بیماری با آن حجم عظیم كشته شروع شد توانست بیماری را كنترل كند و اكنون میزان مرگ روزانه آنها زیر عدد 10 است؛ در حالی كه ما در روزهای گذشته بیش از 230 كشته داشتیم.
ایران جزو معدود كشورهای دنیاست كه بیش از صد مورد كشته در روز دارد؛ بنابراین بخش عمده آسیب شناسی چرایی این موضوع به سیاستگذاریها و نگاه تصمیمگیران به این مسأله دارد.
باید بخش به كارگیری نیروهای متخصص را فعالانه داشته باشیم؛ یعنی تمام مراجع تصمیمگیری كه درگیر این موضوع هستند، از وزارت بهداشت،آموزش و پرورش و مجلس به این موضوع توجه كنند. اینها باید از نیروهای متخصص پیشگیری استفاده كنند؛ مثلا صدا و سیما هنوز یك مشاور تخصصی در اپیدمیولوژی ندارد تا پیامها را پالایش كند. وظایف مراجع دانشگاهی است كه برای وزارت بهداشت تعیین تكلیف كنند؛ به ویژه مراكز پژوهش و تحقیقاتی.
در حالی كه اینها سرگرم مقاله نویسی شدند؛ البته مقاله نویسی خوب است اما در شرایطی كه مردم در كرونا قربانی میدهند، چیزی را حل نمیكند و باید برای این موارد یك نقشه سیاست گذاری تعریف شود و پاسخ علمی برای آنها پیدا كنیم.
برای نمونه باید پاسخ دهیم كه بازگشایی مدارس چقدر باعث افزایش میزان ابتلا، بستری و مرگ میشود. آموزش عالی قبل از برگزاری كنكور به محققان بگوید كه اگر كنكور برگزار شود، خطر بیماری چقدر است؛ نه اینكه بگوییم آزمون و خطا میكنیم؛ در نتیجه باید پاسخ سؤالات مهم را از مراكز علمی بخواهیم. برای نمونه آیا اگر مدارس را ببندیم یا طرح ترافیك را اجرا كرده و یا اجرا نكنیم، چه تاثیری به همراه دارد؟
*با توجه به توضیحات شما درباره ضرورت و اهمیت استفاده از صاحب نظران در تصمیم گیریها، آیا در ستاد ملی كرونا چنین افراد متخصصی وجود ندارد؟
متاسفانه به دلیل اینكه ستاد ملی كرونا به خوبی تعریف نشده برداشتها راجع به این ستاد نادرست است. ستاد ملی مبارزه با كرونا ستادی است كه مسؤول آن رئیسجمهور است و افراد محدودی مثل وزرا در آن هستند. البته یكسری كمیتههای جانبی در سطح وزارت بهداشت یا ستاد كرونای استان تهران وجود دارد كه یكسری كارها را به صورت مشورتی انجام میدهند، اما آنها نیز هیچ تضمینی ندارند كه توصیهها و پیشنهادات به آنها را به اجرا درآورند؛ بنابراین تصمیم جای دیگری گرفته میشود.
*با توجه به جمعیت 83 میلیون نفری كشور اكنون در مقایسه با كشورهای دنیا از نظر ابتلا و تعداد جانباختگان ما در چه جایگاهی قرار داریم؟
متاسفانه وضعیت ما خوب نیست. اكنون میانگین مرگ ناشی از كرونا به ازای یك میلیون نفر حدود دو و نیم برابر میانگین دنیاست و ما جزو 10 كشور اول دنیا هستیم كه میزان مرگ ناشی از كرونا را داریم. هفتههاست ما به لحاظ موارد ابتلا جزو 10 تا 12 كشور اول دنیا هستیم و این موضوع نشان میدهد وضعیت خوبی نداریم.
یكی از دلایل عمده آن، این است كه ما از بضاعتهای موجود در كشورمان به درستی استفاده نمیكنیم. مهمترین آنها نیروی انسانی است. ما 40 سال است دكتر تربیت میكنیم؛ باید كجا از دانش این افراد استفاده شود؟
ممكن است بگوییم بسیاری از آنها فقط مدرك داشته و سوادی ندارند اما باید گفت بین آنها افراد باسواد هم وجود دارد، اما آیا از آنها استفاده میكنیم؟ یا از مراكز علمی و تحقیقاتی خود چه استفادهای میكنیم؟ مثلا مركز پژوهشهای مجلس تاكنون چند متخصص را در خصوص كرونا دعوت كرده تا نظرات آنها را بشوند و آنها در سیاست گذاریها مشورت دهند؛ بنابراین متاسفانه وضع ما خوب نیست؛ علیرغم اینكه حق ما نیست كه وضعمان خوب نباشد.
*اگر بخواهیم شرایط بهتری داشته باشیم ما نیازی به نیروی انسانی خارج از كشور و استفاده از نظرات آنها نداریم و همه امكانات موجود است؟
بله ما همه چیز را داریم؛ البته نیاز به استفاده از تجارب كشورهای دیگر را داریم، اما تجارب كشورهای دیگر باید بومیسازی شده و متناسب با شرایط جامعه ما بومی شود و این كار متخصصان داخلی است.
وقتی بحث اپیدمی میشود، معمولا اپیدمیولوژیستها نقش اول را دارند. البته متخصصان پزشكی در بحث بالینی میتوانند ورود كنند اما در حوزه پیشگیری نه؛ همانطور كه ما نیز نمیتوانیم در درمان وارد شویم و هركسی باید متناسب با تخصص خود ورود كند.
وقتی میگوییم اپیدمی یعنی اپیدمیولوژیستها مهمترین افراد در این زمینه هستند. بیش از 30 سال در كشور اپیدمیولوژیست تربیت میكنیم؛ تازه این جدای از افرادی است كه در خارج تحصیل كرده وبرگشتند؛ این كار برای چنین روزهایی است كه اگر اپیدمی روی داد از آنها استفاده شود.
اپیدمیها ضمن اینكه جان مردم را میگیرد و مضر است برای عدهای منفعت دارد؛ بالاخره افراد آزمایش و تست میدهند و عدهای سود میبرند. آنكه دارو وارد میكند سود میبرد؛ بنابراین بسیاری تقاضای القایی غلط به جامعه منتقل میكنند؛ یعنی چیزی كه برای مردم واجب نیست در اثر تبلیغ، آن را به یك تقاضای عمومی تبدیل كنند و دولت و مسئولان به جای اینكه به سمت نیازهای اساسی بروند، دنبال تامین چیزهایی میروند كه اصلا اولویت نیست.
نمی شود در اپیدمیها ساده اندیشی كرد و فكر كرد هر سیاستی كه اعمال میشود با نیت صد در صد خیر است؛ در حالی كه عدهای دنبال نیت خیر نبوده و دنبال منافع خود هستند. وظیفه مسئولان این است كه نگذارند عدهای در این شرایط سودجویی كنند و منافع خود را به افراد تحمیل كنند.
*شرایط شیوع كرونا در استان تهران به عنوان بزرگترین استان كشور را چگونه ارزیابی میكنید؟
طبیعتا تهران ویژگی خاص خود را دارد. در اپیدمیها نكته مهم رابطه بین مواجهه یافتگی و پیامد است. هر چقدر مواجهه یافتگی با موارد ابتلا بیشتر باشد؛ به خصوص كووید 19 كه سرعت انتشار بالایی دارد این موضوع قابل توجه تر است.
تهران محل تقاطع همه رفتارهای شهرها و استانهای كشور است و مواجههها الگوی پیچیدهتری نسبت به نقاط دیگر دارند و به علت تردد زیاد، شانس ابتلا و سرعت انتشار و الگوی بیماری متفاوت بوده و افزایش مییابد.
بعد از اینكه بیماری عفونی در جامعهای ماندگار شد و حالت بومی پیدا كرد، كم كم سیستم ایمنی مردم نسبت به آن بیماری ایمنی پیدا میكند.
البته نمیگوییم كه افراد مبتلا نمیشوند، اما وقتی یك نفر از بیرون منطقه با یك الگوی اپیدمی متفاوتی وارد آن جامعه میشود، میتواند این تعادل نسبی به دست آمده را مختل كند.
تهران اكنون چنین ویژگی دارد و به طور مرتب الگوی آن تحت تاثیر ترددهاست. از طرف دیگر تنوع شیوه زندگی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و رفتاری در تهران بسیار بالاست، اما در نقاط دیگر این چنین نیست و این باعث پیچیده شدن اپیدمی شده است.
تحقیقاتی كه در تهران انجام دادیم نشان میدهد اپیدمی ابتدا در شرق تهران متمركز بود اما كم كم به سمت مركز شهر تهران آمده است؛ البته هنوز شرق آن نیز آلوده است اما در غرب تهران و شمال غرب آن وضعیت اپیدمی را خیلی به صورت حاد نمیبینیم؛ در حالی كه در شرق، مركز و جنوب تهران وضعیت بدتر است.
تهران ویژگی ورفتارهای خاص خود را میطلبد و نسبت به میانگین كشور پیچیدهتر است و پیشبینی این است كه اگر اپیدمی رو به خاموشی بگذارد، در تهران این اتفاق با تاخیر به وقوع بپیوندد. وقتی این موضوع با تاخیر همراه باشد، طبیعتا این پتانسیل و ظرفیت انتشار و شدت بیماری در آن بالاتر است.
*آیا تغییرات و جهشی در ویروس كرونا ایجاد شده است؟
جهش در ویروس مرتب صورت میگیرد اما آنقدر جهشهای معناداری نیست كه تاثیر زیادی در بیماریزایی بگذارد. بر اساس گزارش مركز بیماریهای اروپا كه مربوط به كمتر از دو هفته گذشته است،بیان میكند هیچ سندی در دنیا هنوز وجود ندارد كه تائید كند تغییر ژنتیكی اساسی در كرونا داریم.
وقتی هیچ تغییر اساسی وجود ندارد، خیلی نمیتوانیم روی این موضوع مانور دهیم. بیشتر از آن چیزی كه مطرح است موضوع سیاست گذاری و رفتار مردم است.
*آقای دكتر! هر روز از نقاط مختلف دنیا خبرهایی مبنی بر ساخت واكسن مطرح میشود. اكنون وضعیت تهیه واكسن به كجا رسیده است؟
در جاهای مختلفی این كار شروع شده ولی تاكنون هیچ واكسنی كه قابلیت استفاده عمومی داشته باشد در دنیا وجود ندارد؛ كما اینكه در آكسفورد كه پیشآهنگ تولید واكسن بود و امیدوار بودند واكسن زودتر در دسترس قرار گیرد، این كار به خاطر مشكل ایمنی متوقف شد.
*هیچ كس نمیتواند زمان آمدن واكسن را پیشبینی كند
مراحلی وجود دارد تا واكسن مورد استفاده عام قرار گیرد و معمولا 5 فاز متفاوت است. در شرایط عادی ممكن است 10 تا 14 سال زمان ببرد اما در شرایط اپیدمی به خاطر اهمیت موضوع زمان آن كوتاهتر خواهد بود؛ اما این طور نیست كه مثلا بگوییم دو ماه دیگر واكسن به دست ما میرسد.
هیچ كس نمیتواند زمان آمدن واكسن را پیشبینی كند. پیشبینی یعنی اینكه بتوانیم بگوییم واكسن چه زمانی در داروخانه در دست مردم قرار دارد؛در حالی كه تا مراحل پنجگانه را نگذارنند هیچ تضمینی وجود ندارد. برخی تا مرحله سه پیش رفتند اما بازگشتند.
*با توجه به توضیحات شما، برای مدیریت بهتر شرایط كرونا در كشور چه پیشنهاداتی دارید؛ باتوجه به اینكه مشاهده میكنیم در میزان حساسیت و توجه مردم در رعایت پروتكلهای بهداشتی نوساناتی وجود دارد.
ما به كمك همكاران بالینی و عفونی خود به مدت دو ماه بر روی پروتكلی كار كردیم تا آن را به اجرا درآوریم.قرار بود در تهران و زنجان آن را پیاده كنیم، اما متاسفانه خیلی به ما توجهی نكردند.
چون باید ابتدا هوشمندانه عمل كرده و آن را پایلوت كنیم و اثربخشی و عوارض جانبی آن را بیازماییم و اولویتها را مشخص كنیم.
پیشنهادات بنده این است كه ابتدا لازم است تغییر سیاست بدهیم؛ مثلا به جای اینكه نگاه ما درمانی باشد و اعضای كمیته علمی و كمیته اجرایی افراد با تخصص بالینی باشند، باید نگاه، نگاه پیشگیری باشد؛ یعنی اصل بر پیشگیری باشد.
موضوع دوم اینكه؛ ارتباط رسانهای كه بین اپیدمی و مردم وجود دارد باید خوب پالایش شود تا مردم به سیستم بهداشت و درمان بیاعتماد نشوند؛ اكنون برخی حرفهایی میزنند كه غیر واقع بوده و فاقد مستندات علمی است.
مثلا یك بار گفتند ماسك باعث كم شدن اكسیژن میشود، یك بار اعلام شد تا پایان سال 40 میلیون نفر مبتلا میشوند و همچنین گفتند گروه سنی مبتلایان تغییر كرده است؛ اینها همه غلط است؛ یعنی ما نمیتوانیم به صرف اینكه 4 بیمار به مطب ما یا بیمارستان مراجعه میكند آن را به كل كشور تعمیم دهیم؛ چرا كه این نیاز به تحقیقات و كار وسیع و با نمونههای درست و كافی دارد.
* شما میگویید اظهار نظرهای مختلفی میشود و ابهامات زیاد است، آیا شما آمار مشخصی دارید كه در كشور چه تعداد افراد به كرونا مبتلا شده و خوب شدهاند؟
نه؛ چنین آماری وجود ندارد. این از آن سوالاتی است كه برای پاسخ به آن نیاز به تحقیق داریم؛البته این كار با تعداد نمونه كوچك انجام شده اما قابل اعتماد نیست.
*با توجه به فصل پاییز و همزمانی بیماریهای سرماخوردگی، كرونا و آنفلوآنزا شرایط پیش رو را چگونه ارزیابی میكنید؟
طبیعی است وقتی اپیدمی همزمان و همراه با بیماری دیگری میشود كه خاستگاه یكسان داشته دارند نگران كننده است. یكی از بحثهایی كه نگران میكند این است كه مردم به علت سرما به محیط های بسته میروند و این باعث میشود انتشار بیماری به دیگران بیشتر شود.
دومین نگرانی این است كه آنفلوآنزای فصلی بیاید و باعث شود سیستم ایمنی افراد ضعیفتر باشد و ابتلای همزمان وجود داشته و عارضه ایجاد كند.
*كرونا سرما را بیشتر دوست دارد
سومین موضوع این است كه ما از حالت نیمه تعطیلی مانند فعالیت مدارس و دانشگاه خارج میشویم و مواجهه افراد افزایش مییابد؛ ضمن اینكه در پاییز و زمستان امكان سرفه و عطسه بیشتر میشود و در نتیجه شانس ابتلا را افزایش میدهد. درست است ویروس كرونا تابع دما نیست اما علاقهاش به سرما بیشتر است و سرما را از گرما بیشتر دوست دارد.
* پایان اپیدمی كرونا در ایران و دنیا را چگونه پیشبینی میكنید؟
نمیتوان این موضوع را پیشبینی كرد و بستگی به عزم جهانی دارد و اصلا نمیشود نگاه منطقهای، سیاسی و كشوری به این موضوع كرد؛ چراكه اپیدمی و پاندومی كرونا مسئله جهانی است.اگر همه دنیا از این ویروس پاك شود اما یك كشور هم باقی بماند، میتواند این ویروس را انتشار داده و انتقال دهد.
البته به طور طبیعی و در طول تاریخ هم داشتهایم كه اپیدمیها و بیماریهای عفونی معمولا یك تاریخ مصرف و عمری دارند؛ مثلا اوج آنفلوآنزای اسپانیایی دو تا سه سال بیشتر طول نكشید اما برخی دوستان به تبع آن برای كرونا نیز پیشبینی دو تا سه ساله میكنند كه این پیشبینی خیلی درست نیست؛چراكه نمیشود این را با آن عدد مقایسه كرد.
در عالم ویروسها حتی اگر یك ژن جابجا شود میتواند تفاوت زیادی در ماهیت بیولوژیك ویروس ایجاد كند و خیلی امیدوار نیستیم این اپیدمی در كوتاه مدت تمام شود.
*با توجه به توضیحات شما آیا اكنون وضعیت همه نقاط كشور قرمز است؟
متاسفانه به رنگهای سبز، زرد و قرمز در كشور ما سلیقهای نگاه میشود؛ هركسی هر رنگی میخواهد استفاده میكند؛ بدون اینكه مصداق علمی آن را بداند. برای نمونه اعلام شد وضعیت فلان منطقهای سیاه شده، در حالی كه ما در اپیدمیها رنگ سیاه نداریم و معمولا سه تا 4 رنگ، قرمز، سبز، زرد و نارنجی وجود دارد و اینها معیار جهانی دارند.
*معیار جهانی در تعیین وضعیتهای مختلف چگونه است؟
اگر در طول دوره بیماری كه 14 روز است، در منطقه، شهر یا كشور به ازای هر صد هزار نفر جمعیت بیش از 25 مورد جدید ابتلا داشته باشیم آن را منطقه قرمز میگوییم. منطقه سبز یعنی كمتر از یك مورد در ازای صد هزار جمعیت وجود داشته باشد. با این تعاریف ما جای سبزی در كشور نداریم.
وقتی رنگها را بیان میكنیم این وضعیت تجهیزاتی میطلبد؛ یعنی در وضعیت قرمز باید همه مدارس تعطیل شود؛ پس اگر همه جا قرمز است چرا مدارس باز است؟ اینها تناقض است؛ یعنی یا تعریف ما از وضعیت قرمز، زرد و سبز اشتباه است یا اقداماتی كه متناسب با این تعاریف اعلام شده نادرست است.