لباس رزم بر تن سپید جامگان
كادر درمانی كشور كه این روزها به عنوان مدافعان سلامت در مبارزه با ویروس منحوس كرونا مشغول خدمت به مردم و بیماران هستند، در هشت سال دفاع مقدس نیز در مبارزه با دشمن وطن كم نیاوردند.
كادر درمان اعم از پزشك و پرستار و…، كه این روزها مشغول مقابله با ویروس كرونا و خدمت به بیماران هستند، روزهای هشت سال دفاع مقدس نیز چنین تجربهای را كسب كردهاند. با این تفاوت كه آن روزها، دشمن ما قصد تجاوز به سرزمین مان را داشت و امروز این ویروس قصد نابودی سلامت مردم را دارد. با این حال، جامعه پزشكی و پرستاری كشور، در هر دو جبهه جنگ با دشمن، همیشه آماده رزم بودهاند.
سیما سادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت، گفت: در این ایام سخت و گسترده شیوع ویروس كرونا همدلی و وفاق ملت ایران با تلاش مدافعان حریم سلامت كشور به نمایش درآمد و پرسنل كادر بهداشت و درمان همچون رزمندههای جبهههای نبرد در خط مقدم مبارزه با كرونا مجاهدانه پا به میدان نهاده و با جانفشانیهای بی وصف خویش جلوههای ایثارگری را به بهترین شكل به پای حفظ سلامت هموطنان نمایان كردند.
وی تاكید كرد: بسیاری از این عزیزان درد و رنج ناشی از ابتلاء به بیماری را به جان خریدند و عدهای دیگر جان خود را در التیام بخشی بیماران از دست دادند كه نام این عزیزان به عنوان شهدای سلامت در گنجینه افتخارات این سرزمین ثبت میشود. با درود به روح شهدای گرانقدر سرزمین از دفاع مقدس تا دفاع از حریم سلامت از خداوند متعال دوام عزت و سربلندی ایران اسلامی و رهایی خاك این مرز و بوم از آفت هرگونه بیماری را طلب میكنیم.
علیرضا زالی رئیس دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی، گفت: هفته دفاع مقدس فرصت مغتنمی است تا ملت سرافراز ایران اسلامی بار دیگر با مرور خاطرات و حماسههای سرداران دلیر خود در جبهههای حق علیه باطل، با آرمانهای شهدا و رزمندگان، تجدید میثاق كنند و به یادآورند روزهای سخت مبارزه با كرونا را كه سنگ محكی بود برای آنكه بار دیگر ثابت كند قهرمانان وطن همیشه در میدان اند، فرقی نمیكند لباس رزم بر تن داشته باشند یا روپوش سپید، ماسك ضد حملات شیمیایی بر صورت داشته باشند یا N95، آنچه قهرمانان را از سایرین متمایز میكند حس نوع دوستی است و پایبندی به ارزشهای والای انسانی و چه فراوان اند در میهن ما انسانهای قهرمان سرشتی كه تاریخ تا ابد در رهن شرافت، فداكاری و آزادگی آنها است.
وی افزود: از یاد نمی بریم روزهایی را كه زنان این سرزمین در پشت میادین جنگ برای فرزندان این آب و خاك با دستان پرمهرشان لباس گرم میبافتند و بوسه می زنیم بر دستان آنان كه سالها پس از جنگ تحمیلی، در روزهای نبرد با كرونا هر آنچه در بضاعتشان بود برای تهیه ماسك و سایر تجهیزات حفاظتی در طبق اخلاص گذاشتند تا به یادمان آورند كه در هر نبردی پشتمان به وجود پر صلابتشان گرم باشد.
زالی گفت: نیك میدانیم كه دلگرمی امروزمان به دستان شفابخش سفیدپوشان نظام سلامت، از دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس است كه برای كشور علاوه بر استقلال و امنیت، اعتماد به جوانان را به ارمغان آورد و نتیجه این اعتماد در پیشرفتهای علمی امروز كشور متبلور است.
سید محمدرضا كلانتر معتمدی رئیس بخش جراحی عمومی و جراحی عروق بیمارستان شهدای تجریش، میگوید: زمانی كه جنگ شروع شد یكی از مشكلات ما در مملكت این بود كه پزشكانی كه تعدادشان هم محدود بود، هیچ آشنایی با ترومای جنگی نداشتند، چرا كه نه جنگی را تجربه كرده بودند و نه تصادفاتی كه موجب ترومای جسمی شود، رایج بود چون تعداد اتومبیلها كم بود. این بود كه بر خودم واجب دیدم در این زمینه دانش خود را در اختیار عزیزان قرار دهم، چراكه در فیلادلفیا، در دانشكده پزشكی دانشگاه پنسیلوانیا آموزشهایی در این زمینه دیده بودم. سپس سیستم برخورد با مجروحین را در ایران طراحی كردم كه مورد استقبال جهان قرار گرفت.
وی میافزاید: بر اساس این سیستم برای رسیدگی به مجروح جنگی باید امدادگرانی را تربیت میكردیم كه اتفاقاً در همین بیمارستان شهدای تجریش هم تربیت میكردیم. هیچ وقت نشد كه در تمام این مدت احساس سختی كنم، انگار نیروی الهی بود كه كمكم میكرد. تا 12 شب در وزارتخانه بودم و بعد به بیمارستان مصطفی خمینی میرفتم تا مجروحین را درمان كنم.
كلانتر معتمدی میگوید: یادش بخیر كربلای 4 بود كه 10 شبانه روز من 10 ساعت هم نخوابیده بودم. به نظر من آن موقع خیلی راحت تر بود. در دفاع مقدس میدانستیم چطور دفاع كنیم و چطور درمان كنیم. الان در مقابل كووید 19 نه درمان صحیحی بلد هستیم و نه یك راه قطعی برای پیشگیری از ابتلاء در اختیار داریم.
وی میافزاید: عین همان زمانی كه در دفاع مقدس برای درمان به جبهه میرفتیم و احتمال داشت به شهادت برسیم، الان هم كسانی كه افراد برای درمان كرونایی ها میروند در معرض همان خطر، شاید به مراتب بیشتر از آن هستند. آن زمان هرچه بیمارستان را مستحكمتر بنا میكردیم، احتمال شهادت به مراتب كمتر میشد، اما الان حتی لباسهایی كه مدافعان سلامت به عنوان محافظ میپوشند به طور قطعی مانع از گرفتاری شأن نمیشود.
كلانتر معتمدی به روایت خاطرهای از دوران دفاع مقدس میپردازد و میگوید: یكی از كارهایی كه در زمان جبهه برای اولین بار در دنیا انجام شد، Managed Care یا مراقبت مدیریت شده بود، یعنی اگر احساس میكردیم بیمار توان تحمل انجام تمام مراحل جراحی را ندارد، عمل را در حد امكان متوقف و بقیه كار را به بعد موكول میكردیم.
وی میافزاید: بیماری بود كه تركش به ناحیه پایین كمرش خورده، بعد به لگن رفته و شریانهای لگن را دچار آسیب كرده بود. بیمار با تأخیر به بیمارستان ما منتقل شد. در مرحله اول مشكلات عروقی لگن را برطرف كردم اما بیمار تحمل ادامه كار را نداشت، مجبور شدیم او را به اهواز بفرستیم تا دیالیز شود. بعد از دیالیز به بیمارستان صحرایی برگشت و عمل دوم را انجام دادیم.
آنچه مسلم است، حضور پرستاران در كنار پزشكان همواره تكمیل كننده نقش مدافعان سلامت در برهههای مختلف بوده است. هشت سال دفاع مقدس نیز، به خوبی روایت گر حضور پرستاران در جبهههای جنگ بوده است. جایی كه یكی از پرستاران آن روزها، از عملیات فتح المبین، چنین میگوید: در آن عملیات من پرستار بیمارستان دزفول بودم. آنقدر تعداد زخمیها زیاد بود كه حتی فواصل بین تختها هم مجروح قرار داده بودیم. یعنی اگر میخواستی از اول اتاق تا انتها بروی حدود نیم ساعت طول میكشید. دستان قطع شده، پاهای مانده در مین، سرهای زخمی و صدای نالههای سوزناك رزمندگانی كه نمیخواستند كسی از مجروحیت آنها آزار ببیند. همه میخواستند با اولین بخیه و پانسمان دوباره به عملیات بازگردند.
یكی دیگر از پرستاران روزهای دفاع مقدس بوده است كه آن روزها را اینگونه روایت میكند: اولین مجروحیت من بر میگردد به شبیخون رژیم بعث به ایستگاه عملیات آبادان كه بسیاری از بچههای رزمنده شهید شدند. آن شب پس از حمله عراقیها به گروه امدادی بیسیم زدند كه آمبولانس اعزام كنند، ولی آمبولانس به مأموریت رفته بود، وقتی هم كه آمبولانس آمد، راننده آنقدر خسته و زخمی بود كه نمیتوانست دوباره اعزام شود. برای همین خودم با سرعت سوار آمبولانس شدم و به طرف منطقه به راه افتادم.
حالا وارد چهل سالگی دفاع مقدس شدهایم، اما ایثارگریهای كادر درمانی با تكرار در مقابله با ویروس كرونا، دوباره زنده شد و به یاد آوردیم كه حضور مؤثر این افراد در جبهههای جنگ علیه دشمن، قابل كتمان نیست. همان گونه كه این روزها را نمیتوان از یاد برد.