مدیری دلسوز و مهربان

یادداشت فاطمه عودباشی دبیر گروه رسانه روز نامه جام جم در پی درگذشت سركار خانم دكتر اعتماد سعید، مدیر فقید شبكه رادیویی سلامت.

1402/01/27
|
08:53

نوشتن درباره مرگ برخی افراد بسیار سخت است و دردناك، چون واژه‌ها برای یاد كردن نیكی‌های‌شان كم می‌آید و بدون تردید یكی از خوب‌های روزگار دكتر صدیقه اعتمادسعید، مدیر رادیو سلامت بود كه كنسر(سرطان) به او اجازه حیات بیشتر نداد و دار فانی را وداع گفت و جامعه رادیو را به سوگ نشاند. شادروان یكی از بهترین‌های رادیو بود. دانش او در میان رادیویی‌ها زبانزد بود، زیرا صرفا مدیر شبكه رادیویی سلامت نبود، بلكه او متخصص كودكان بود و در كنار طبابت، بهترین ایده‌ها را در حوزه پزشكی به برنامه‌سازان شبكه می‌داد. وقتی صحبت از واژه تواضع می‌شود، این واژه در مقابل فروتن بودن خانم دكتر كم می‌آورد، زیرا او همیشه آرامش خاصی در صحبت كردن با دیگران داشت و بدون آن‌كه تحصیلاتش را به رخ كسی بكشد، همیشه به‌عنوان یك مشاور و دلسوز كنار برنامه‌سازان بود و در زمینه طراحی سوژه‌ها، همفكر و طرف مشورت‌شان. دكتر اعتمادسعید حدود یك دهه سكاندار شبكه رادیویی سلامت بود. بدون تردید زنده‌یاد، یكی از مدیران دغدغه‌مند بود و به پشتوانه تلاش فراوان و شناخت دقیق از رسانه، نقش بسزایی در افزایش چشمگیر مخاطبان رادیو سلامت داشت. او همیشه سعی می‌كرد برنامه‌های تخصصی با محوریت سلامت را با زبان عام روانه آنتن كند تا مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و همین موضوع در موفقیت برنامه‌های رادیو سلامت موثر بود و باعث شد تا این شبكه در طول یك دهه گذشته به‌عنوان یك مرجع در حوزه سلامت برای مخاطبان شناخته شود. او به‌دلیل دغدغه‌ای كه برای سلامتی مخاطبان داشت قبل از آن‌كه خبری از كرونا در ایران باشد به برنامه‌سازان اعلام كرد برنامه‌هایی با این محور تولید و روانه آنتن كنند تا زمان اعلام كرونا كمتر درگیر اضطراب این بیماری باشند. او همیشه دغدغه سلامتی مردم را داشت و به تندرستی‌شان اهمیت زیادی قائل بود. خبر درگذشت خانم دكتر فقط برای رادیویی‌ها گزنده نبود، بلكه برای ما اهالی رسانه هم تلخ بود. وقتی خبر را شنیدم ناخودآگاه به یاد اولین برخوردم با او افتادم. اواخر سال 93 بود و پدرم را تازه از دست داده بودم و خواهرم درگیر كنسر بود. برای مصاحبه راهی دفتر او شدم. قبل از شروع مصاحبه، خطاب به من گفت: «خانم عودباشی احساس می‌كنم به لحاظ روحی خیلی به‌هم ریخته هستید؟ اگر دوست دارید می‌توانیم قبل از شروع مصاحبه با هم گپ بزنیم.» صحبت بی‌غل و غش خانم دكتر و آرامشی كه در لحنش داشت باعث شد تا من درباره بیماری خواهرم بگویم. او همچون یك دوست مهربان و آشنا با من همراهی كرد و توصیه‌های لازم برای مراقبت از خواهرم را گفت و بعد از من خواست تا هر زمان به‌عنوان پزشك نیاز به كمك داشتم با او تماس بگیرم. این ارتباط حسنه ادامه داشت تا این‌كه از بهمن 98 افتخار همكاری با او را پیدا كردم و همان سال از ایشان یاد گرفتم چطور می‌توان دلسوز و متعهد بود بی‌آن‌كه از كسی توقع جبران داشت. هزاران حیف كه دكتر اعتمادسعید را خیلی زود از دست دادیم.

فاطمه عودباشی - دبیر گروه رسانه روز نامه جام جم

دسترسی سریع