نزدیك به سه میلیون نفر در دنیا به اماس مبتلا هستند و اكنون دانشمندان تصور میكنند كه شاید علت مرموز این بیماری لاعلاج را كشف كرده باشند.
این عامل مرموز احتمالا ویروسی است كه تقریبا همه مردم ممكن است به آن آلوده شوند اما این یافته در درمان و حتی پیشگیری از اماس چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
در مغز ما فعالیت الكتریكی زیاد است. میلیاردها نورون (سلول عصبی) پیامهای الكتریكی دقیقی تولید میكنند. حاصل مجموعه فعالیت نورونها، شخصیت و افكار و احساسات ما را شكل میدهد و باعث میشود بتوانیم بر بدنمان كنترل داشته باشیم و دنیای اطراف خود را تشخیص دهیم. ولی در بیماری اماس یك كارشكنی بوجود میآید. سیستم ایمنی به این نورونها حمله كرده و آنها دیگر نمیتوانند به طور هماهنگ كار خود را انجام دهند و این شرایط میتواند ویرانگر باشد.
عاملی كه باعث عملكرد اشتباه سیستم ایمنی میشود، یك معمای دیرینه و بحثی داغ بوده است. ولی مطالعات منتشر شده در سال جاری به نحو قانع كنندهای به ویروس "اپشتین-بار" اشاره میكنند.
سرپرست این تحقیق گفت: شواهد بسیار قوی وجود دارد كه این ویروس احتمالا عامل بیماری اماس است.
فعالیت كارآگاهی
ویروس اپشتین-بار یك ویروس شایع است كه تقریبا همه در طول عمر میتوانیم به آن آلوده شویم و بسیاری از ما حتی متوجه آن هم نمیشویم. این ویروس كه با نامهای مونونوكلئوز عفونی و تب غدد لنفاوی هم شناخته میشود، سالهاست كه در لیست مظنونان اماس است. ولی به دلیل شیوع بالای این ویروس و نادر بودن این بیماری، دست پیدا كردن به مدرك قطعی آسان نبوده است.
اما شواهد بسیار مهم را از آنجا میتوان پیدا كرد كه در آن هر دو سال یكبار از سربازان نمونه خون گرفته میشود. این نمونهها در فریزرهای بانك سرم نگهداری میشوند و برای تحقیقات مانند معدن طلا هستند.
گروهی از متخصصان نمونه خون 10 میلیون نفر را بررسی كردند تا ارتباط اپشتین-بار و اماس را مشخص كنند. آنها 955 نفر را پیدا كردند كه به اماس دچار شده بودند و با استفاده آزمایش مرتب خون آنها، توانستند روند بیماریشان را ترسیم كنند.
سرپرست این تحقیق گفت: افرادی كه به ویروس اپشتین-بار آلوده نشده بودند، عملا به بیماری اماس دچار نشدند و تنها پس ازآلودگی به ویروس اپشتین-بار است كه احتمال ابتلا به اماس به بیش از 30 برابر میرسد.
این محققان عفونتهای دیگر مانند ویروس سایتومگالو را هم بررسی كردند ولی فقط اپشتین-بار ارتباط واضحی با اماس داشت.
پس از اینكه سربازان به این بیماری مبتلا میشدند، آثار آسیب به بافت مغز كمكم در خونشان ظاهر میشد كه به شكل "رشتههای عصبی سبك پلیپپتیدی" كه در واقع بقایای تخریب سلولهای مغزی هستند، بود. این سربازان حدود پنج سال بعد از آلودگی به این عفونت به بیماری اماس مبتلا شدند.
وی میگوید: این مطالعه اولین شواهد قانع كننده را فراهم كرد مبنی بر این كه اپشتین-بار باعث اماس میشود. او میگوید این كاملا عادی است كه ویروسها افراد بسیاری را آلوده كنند ولی فقط در تعداد كمی باعث بروز عوارض شدید میشوند. مثلا قبل از زمان واكسن، عملا تمام كودكان فلج اطفال میگرفتند، ولی فقط یك نفر از هر 400 نفر فلج میشد.
ولی چگونه میتوان مطمئن شد؟
برای این منظور به مطالعهای نیاز است كه بتواند از آلودگی افراد به اپشتین-بار جلوگیری كند و بعد بررسی كند آیا این كار از ابتلا به اماس پیشگیری میكند یا نه. در این صورت میشود ثابت كرد اپشتین-بار نقش بسیار مهمی در این بیماری دارد.
همچنین تحقیقات درباره اینكه اپشتین-بار در بدن چه میكند در جریان است.
نورونها را یك غلاف چربی موسوم به "میلین" میپوشاند كه عایق الكتریسیته است و میلین نام دارد. این غلاف چربی به جریان الكتریكی امكان میدهد با سرعت 100 متر در ثانیه در امتداد نورون حركت كند. در اماس، سیستم ایمنی به میلین حمله میكند و باعث اختلال در پیامهای الكتریكی و در نهایت آسیب به نورون میشود.
بسته به اینكه كدام قسمت از مغز یا نخاع آسیب ببیند، اماس میتواند باعث بیحسی، تاری دید، اشكال در راه رفتن و اختلال گفتار شود و در برخی افراد هم بر عواطف و حافظه تاثیر میگذارد.
او تا دو سال پیش به نقش اپشتین-بار در اماس بدبین بوده و می گوید: من قبول نمیكردم چون همه اپشتین-بار دارند پس هیچ راهی وجود ندارد كه این ویروس باعث اماس شود.
اكنون او كاملا اعتقاد دارد و فكر میكند میتواند ارتباط بین ویروس و غلاف میلین را مشخص كند. غلاف میلین به اشتباه، مهاجم شناخته میشود و بخشی از سیستم ایمنی بدن كه فكر میكند دارد با اپشتین-بار مبارزه میكند، به آن حمله میكند.
همكاران او روی لنفوسیتهای "بی" تحقیق میكنند. این سلولها جزء سیستم ایمنی هستند و پادتن (آنتی بادی) ترشح میكنند. این پادتنها به ویروس و سایر عوامل بیماریزا میچسبند و به دیگر اجزای سیستم ایمنی پیام میدهند كه به این حمله بپیوندند.
این پژوهشگران در بیماران اماس، پادتنهایی را پیدا كردند كه برای حمله به بخشی از ویروس (پروتئینی به نام EBNA1) طراحی شده بودند اما میتوانستند به پروتئینی در مغز (به نام GlialCAM) هم بچسبند. این شناسایی اشتباه در سطح مولكولی را واكنش متقاطع مینامند.
او میگوید: این ویروس باعث ایجاد یك واكنش متقاطع میشود با یكی از پروتئینهای ویروس كه شبیه پروتئین غلاف میلین است و این واكنش متقاطع، به نورون آسیب میزند و باعث علائم اماس میشود.
واضح است در همه افرادی كه به اپشتین-بار آلوده شدهاند، این اتفاق نمیافتد. عوامل دیگری هم دخیل هستند. زمینه ژنتیكی، مونث بودن، ترومای زمان كودكی و محل سكونت (كمبود آفتاب و ویتامین دی) هم میتوانند باعث افزایش احتمال این بیماری شوند.
آیا میتوانیم كاری انجام دهیم؟
درك بهتر علت ایجاد اماس، ایدههای بهتری برای پیشگیری و درمان آن میدهد.
یك چشم انداز بزرگ، تكرار موفقیتی است كه در مبارزه با ویروس پاپیلوم انسانی (اچپیوی) اتفاق افتاد. این ویروس میتواند باعث افزایش خطر سرطان از جمله سرطان دهانه رحم، اندام تولیدمثلی مردانه و دهان شود. اما واكسیناسیون چنان تاثیر بزرگی داشته كه ممكن است دیگر چندان نیازی به آزمایش "پاپ اسمیر" نباشد.
فهمیدن اینكه آیا واكسنی میتواند از اماس جلوگیری كند به دههها كار نیاز دارد. هدف زودرستر، "واكسن درمانی" برای مبتلایان به اماس است.
او همچنین میگوید: این مثل واكسن زونا خواهد بود كه به افرادی زده میشود كه آبله مرغان گرفتهاند، یعنی با اینكه ویروس را گرفتهاید، سیستم ایمنی تقویت میشود تا یك واكنش ایمنی در مقابل ویروس ایجاد و خود ویروس را هم كنترل كند.
درمانهایی كه هدفشان لنفوسیتهای "بی" آلوده به اپشتین-بار است و داروهایی كه به خود ویروس حمله میكنند، هم در حال بررسی هستند.
به گفته وی بعضی مطالعات نشان میدهند داروهای اچآیوی خطر ابتلا به اماس را كاهش میدهند. پس "سرنخی كوچك" وجود دارد كه داروهای ضد ویروس اچآیوی ممكن است در اماس موثر باشند. اما هنوز ابهام بسیاری وجود دارد.
زمانی كه فرد به اپشتین-بار آلوده میشود، این ویروس در لنفوسیتهای بی مولد پادتن ساكن میشود و تا آخر عمر باید با آن زندگی كرد. آیا این عفونت اولیه است كه سیستم ایمنی را به اشتباه میاندازد؟ یا حضور مداوم ویروس است كه سیستم ایمنی را تحریك میكند وارد عمل و باعث اماس شود؟
محققان گامهای بزرگی در زمینه درك عوامل اماس برداشتهاند ولی استفاده از این دانش برای تغییر دادن زندگی افراد یك چالش كاملا جدید است.