دائما والدین از فرزندان می خواهند كه دروغ نگویند ولی خود نا خواسته به فرزندان دروغ می گویند كه باعث دروغگویی فرزندان می شوند چون آنها فكر می كنند كه كار نادرستی نیست چون پدر و مادرشان گاهی این كار را انجام می دهند.
در این گزارش چند نمونه از دروغهایی را میخوانید كه پدر و مادر معمولا به فرزندانشان میگویند، البته راهكارهای بهتری به جای دروغ گفتن نیز می خوانید.
بعضی از دروغ های متداول كه والدین به فرزندانشان می گویند
هیچ وقت نمی گذارم حادثه بدی برای تو اتفاق بیفتد
شاید خواسته شما این باشد ولی در حقیقت ممكن نیست چون نمی توان به طور صد در صد از بچه ها مراقبت كرد. می توانید اینطور بگوئید كه من همیشه سعی می كنم تا از تو محافظت كنم، ولی در بیرون از خانه بعضی از افراد امكان دارد خطرناك باشند، بنابراین بهتر است كه از من جدا نشوی. در صورتی كه از من دور شوی امكان دارد كه به خطر بیفتی. شاید این جملات باعث ترس و استرس بچه ها شود ولی دانستن حقیقت مهمتر از آن است. با قدری توجه در جمله های خود به او بفهمانید كه بچه دزدی با این كه خیلی كم است ولی باید مواظب بود. گفتن حقیقت باعث می شود كه فرزندان در مقابل غریبه ها با احتیاط تر باشند.
دیگر هیچوقت برایت چیزی نمیخرم
بهجای آنكه به او بگوید كه دیگر هیچ وقت برایش چیزی نمی خرید، او را از چیزی محروم كنید كه اكنون و اینجا دارد. اینطوری میفهمد كه رفتارش چه عواقبی دارد. مثلا پسرتان با خواهرش دعوا میكند و شما میخواهید دعوا را به پایان برساند، میگویید دیگر هیچ وقت برایت چیزی نمیخرم تا او را متوجه نتیجه كارش كنید، اما او آخر می فهمد كه شما دروغ گفتهاید. تنبیه حقیقی داشته باشید، مانند محروم كردن چند ساعته از تبلت یا دستگاه بازی یا از او بخواهید در اتاقش بماند و به كاری كه كرده فكر كند.
قول می دهم كه درد نداشته باشد
با رفتن پیش پزشك، ممكن است كودك آمپول هم داشته باشد. كودك با گریه و سر و صدا حاضر به زدن آمپول نیست و شما برای راضی كردن او به دروغ می گوئید كه درد ندارد. ولی فرزندتان می داند كه دروغ می گوئید چون بار قبل هم همین جمله را به او گفته بودید. به او بگوئید: قدری درد دارد ولی خیلی زود آرام می شود و برایش بگویید كه این آمپول باعث بهتر شدن بیماری او خواهد شد و برای سلامتی نیاز است.
پارك تعطیل است
خودتان میدانید كه پارك تعطیل نیست، ولی وقت ندارید كودكتان را به پارك ببرید، زیرا كارهایی دارید كه باید انجام دهید. بهجای دروغ گفتن، بگویید. «بابا نمیتواند امروز تو را به پارك ببرد، زیرا باید برای آخر هفته خرید كنیم تا بتوانیم غذا بخوریم و همین طور كارهای دیگری نیز دارم كه امروز باید انجام بدهم.» شاید كودكتان پرخاش كند، ولی اشكالی ندارد، حقیقت زندگی را یاد می گیرد. اینكه همیشه نمیتواند هر چه میخواهد را بهدست بیاورد. گفتن واقعیت سبب میشود شما پدر یا مادر راستگویی نیز نشان داده شوید، زیرا او كمكم بزرگ می شود و می تواند تشخیص بدهد درباره تعطیلی پارك دروغ میگویید.
تو بهترین نقاش دنیایی، كارت عالی است!
تا زمانی كه خودتان نیز واقعا چنین عقیدهای ندارید، كودكتان را تشویق نكنید. باور كنید یا نه، فرزندتان آنقدر هم كه شما فكر میكنید فریب نمیخورد. آنها میتوانند متوجه لحن صدا و زبان بدن بشوند و زمانی كه شما در حرف هایتان صداقت ندارید، او می فهمد. به جای آن میتوانید خلاقیت او در كارش را تشویق كنید. او را برای كارها و تواناییهایی تحسین كنید كه اعتقاد دارید واقعیت دارند، نه برای هر كار عادی كه از او میبینید.
اگر تو نیای من نمی روم
برای مجبور كردن كودكتان به حركت، بهجای استفاده از شیوه ترساندن، از پیامدهای معین و حقیقی استفاده كنید. میتوانید بگویید: «چنانچه در عرض 5 دقیقه كفشهایت را نپوشی و سوار ماشین نشوی، امشب اجازه نداری تلویزیون ببینی.» و هر بار این پیامد را نیز به او تحمیل كنید. به این شیوه، فرزندی خواهید داشت كه به شما گوش میكند؛ گوش میكند چون حرف شما ارزش دارد، نه به علت ترس از اینكه او را ترك میكنید.
وقت خوابیدن است
زمان خواب فرزند شما چنانچه ساعت 9 است شما از یك ساعت قبل خاموشی زده و وقت خواب را اعلام می كنید. بهتر است كه در ساعت مشخص بگوئید كه وقت خواب رسیده و باید برای خوابیدن آماده شویم. شاید این مسئله به نظر شما یك دروغ مصلحتی باشد ولی كم كم باعث بی اعتمادی فرزند نسبت به شما می شود.
ما پول نداریم چیزی بخریم
بهجای دروغ گفتن، به فرزندتان با زبان خودش توضیح دهید. به او بگویید قرار است خانه بزرگتری بخرید و به همین علت نمیتوانید فلان چیز را برایش تهیه كنید. به او كمك كنید بفهمد كه بعضی وقت ها برای انجام كاری كه به نفع خانواده است، باید از خودگذشتگی كرد. با این كار نه فقط درس زندگی به او میدهید، بلكه دروغگو نیز نمیشوید.