این متن تا حدی میتواند علل بازیگوشی، جوك ساختن و لطیفهسازی در شرایط بحرانی را توضیح دهد و از پیامدهای مثبت آن برای روان انسان پرده بردارد.
خواب كافی، غذا سالم و ورزش بخشی از برنامه روزمرهتان برای سلامتی هستند. اما برای داشتنِ سبك زندگی سالم هنوز جای یك فعالیت خالی است. آن فعالیت چیست؟
_ چرا به بازی نیاز داریم؟
_ مثل خواب و رویا یا سیستم ایمنی یا سیستم گوارش، بازی نیز بخشی از نیازهای یك حیوان برای توسعه تعلق اجتماعی و همبستگی است. اگر شما را از بازی محروم كنند، نتایج بسیار اسفباری برایتان به وجود میآید؛ بنابراین بازی عملی مبتذل و پوچ نیست. بازی برای سلامت جسمی و اجتماعی مهم است. من روی 6000 نفر مطالعه انجام دادهام و با جزئیات سابقه بازی، اهمیت و نیاز به بازی و پیامدهای محرومیت از آن را بررسی كردهام.
بازی در انسانها و حیوانات یك پدیده طبیعی است. به نظر میرسد كه هر چه گونهای توانایی یادگیری بیش تری داشته باشد؛ بازی برای توسعه و رشدش اهمیت بیشتری پیدا میكند.
_آیا بازی واقعاً برای بقای حیوانات اهمیت دارد؟
_ بله قطعاً! برای مثال موشها را در نظر بگیرید، آنها در زمانِ رشد بسیار بازیگوش هستند. از هفته چهارم تا پانزدهم همه آنها كشتی میگیرند و توی سروكله هم میزنند. اگر با عمل جراحی قشر مغزی را در بدو تولد موشها بردارید، ممكن است تصور كنید كه این كار در رفتار بازیكردنِ آنها در آینده اثر منفی میگذارد. اما، با كمال تعجب مشاهده میكنید كه بازی این موشها هیچ تفاوتی با موشهای عادی ندارد. یعنی سیمپیچی مغز این موشها زیرقشری است. عمقی است. تثبیت شده است. وقتی متوجه میشویم كه موشها و انسانها دارای انتقال دهندههای شیمیایی مشابه در ساقه مغز هستند؛ به این نتیجه میرسیم كه تمام پستاندارانی كه در سطحِ بالا بازیگوش هستند، این ظرفیت را به صورت غریزی و بنیادی دارند.
-آیا جدا كردنِ بازی و كار ایده خوبی است؟
-در دنیای ایده آل بازی و كار نباید از هم جدا و متمایز باشند. یك زبالهجمعكن در برزیل كار سخت و حقوق كمی دارد. اما اگر بتوانید بین جمعآوری این زباله تا زباله بعدی طبل بزنید یا حركات موزون انجام دهید، از كارتان لذت میبرید و در واقع در حالِ بازیكردن هستید.
داشتن شغلی كه از آن لذت ببرید بسیار مهم است؛ بنابراین همیشه هم كار كردن، حسِ كار كردن را نمیدهد. شواهدی كه ما از بررسی اندازه مغز و بازیِ حیوانات به دست آوردهایم، نشان میدهد كه وقتی بازی پرورش پیدا میكند، یادگیری شایسته و ثبات عاطفی و بسیاری چیزهای خوب دیگر حاصل میشود.
اگر امكانش فراهم باشد، باید طوری زندگی كنیم كه در هنگام انجام هر فعالیتی آن را با بازی آمیخته كنیم. بچه كه بودم موقع شستن ظرفها آواز میخواندیم. این كار تلفیقِ كار و لذت را فراهم میكند. بسیاری از برندگان جایزه نوبل كسانی بودهاند كه كار و بازی را از هم جدا نكردهاند. وقتی از آنها میخواستی توضیح دهند در آزمایشگاهشان چه كار میكنند، متوجه میشدی كه همگی مثل كودكانی هستند كه در پارك بازی میكنند.
چرا بازینكردن و بازیگوشنبودن سلامتمان را به خطر میندازد؟
_ بازی كودكان چه تفاوتی دارد؟
كودكان باید از همان بدو تولد بازی را شروع كنند. به جای آنكه به فرزندشان بگویند: «میخواهم پسرم وكیل یا پزشك شود»، باید به او نگاه كنند و بگویند: «چه چیزی سرخوشی طبیعی را برای كودك من به ارمغان میآورد.» شاید یك قلقلك ساده؛ شاید گوش دادن به موسیقی؛ شاید پریدن به هوا یا شاید ارتباطِ اجتماعی با زبانِ كودكانه این سرخوشی را فراهم آورد. شما از همان روزهای آغازین میتوانید شخصیتِ طبیعیِ بازیِ كودكتان را حس كنید. بنابراین، والدین میبایست به كودك فرصت كشفكردن بدهند و او را تا میتوانند تشویق كنند تا بر اساسِ تمایلاتِ طبیعی خودش بازی كند. درك میكنم كه فرزندپروری پیچیده است و انواعی از وظایف را شامل میشود. اما بازی یك عاملِ پیشبرنده جهانیِ قوی در تمام كودكان است. توجهكردن و تقویتكردنِ بازی نوعِ بازیای كه نوزاد از آن لذت میبرد و كشفِ اینكه استعدادهای طبیعیِ كودك چطور در بازیِ او تجسم مییابد، یكی از ضروریاتِ فرزندپروری است.
_ كودك چقدر میتواند از طریقِ بازی چیز یاد بگیرد؟
_ ثابت شده كه كنجكاوی و بازی به یادگیری و توانمندیِ كودكانِ درحالِ رشد كمك میكند. به همین دلیل است كه كودكان با پذیرفتنِ خطرِ سقوط از بخشِ سُرِ سرسره بالا میروند و از مانكیبار آویزان میشوند ـ علتش آن است كه كودك از طریقِ بازی است كه یاد میگیرد خطر را ارزیابی كند.
كودكان هر چه بیشتر بازی كنند، بیشتر از دیگران میآموزند كه ظرفیتِ بدنشان چیست و چطور باید در درونِ این ظرفیت با دیگران معاشرت كنند. بازیِ خوب، یك زبانِ آموختهشده است ك نیاز به صرفِ زمان و خطرپذیری دارد.
_ چطور با مسائل عدیده مالی میتوان به بازی فكر كرد؟
_ علیرغم هر آنچه كه در اطرافمان در جریان است، بازی به ما فرصتِ كشفِ امكانهای تازه را میدهد. نوآوری و حلِ مسئله به شكلِ خلاقانه به تحققِ ماهیتِ بازیگوشِ ما مرتبط است. یكی از دلایلی كه من تصور میكنم بازی همچنان بخشی از ماهیتِ انسانهاست این است كه بازی به ما كمك میكند با جهانی كه درحالِ تغییر است كنار بیاییم. اگر سفت و سخت و غیرمنعطف باشید، جایی برای امتحانِ فرصتهای تازه برایخودتان باقی نمیگذارید؛ فرصتهایی كه فقط در صورتِ انعطاف برایتان مهیا میشوند.
بازی برای حلِ مشكلاتِ سختی كه با آنها مواجهیم مهم است. بازیهای بیقاعده و جستوخیزها و كشتیگرفتنهای نرم به ما همدلی را میآموزد. اگر تحمل پذیرش تفاوتِ دیگران را نداشته باشید، جنگیدن برایتان راحت میشود. همدلی تحملپذیری را میآموزد.
_ چطور بازیگوشی را در زندگیِ روزمرهمان تلفیق كنیم؟
_ در الویت گذاشتنِ لذت و خوشگذرانی باید برای همه ما مهم باشد. شاید این لذت فقط به خاطر آوردنِ لذتِ سفر یا رابطهای دلچسب باشد. فكر میكنم همه ما این توانایی را داریم كه به روان و ذهنمان مراجعه كنیم و بازیگوشی را پیدا كنیم و این بخشِ مهمی از انسان بودن است. حتی اگر درگیر ترومای مالی یا عاطفی هستیم، هنوز هم جا برای جوك گفتن یا بازیگوشی و شوخطبعی هست.
بازی اشكالِ مختلفی دارد. شما هر روز امكان لذتها و خوشگذرانیهای كوچك مثل قدم زدن در محله، بازی با كودكان، صحبت با دروهمسایه، دستكشیدن روی سر حیوانات خانگی و ... را میتوانید پیدا كنید. باید به بازی به مثابه چیزی ضروری مثل مسواك زدنِ دندانها، خواب كافی و تغذیه مناسب فكر كنیم.
ما برای بقا و رشد به بازیگوشی و بازی نیاز داریم!