دلم برای ازدحام جلوی ضریح، برای خستگی راه، نخوابیدنها و برای «لبیكیا حسین» گفتنهای زائران در بینالحرمین، برای یك جا جمع شدن زائرهای ایرانی و دستجمعی خواندن دعای فرج در سامرا و برای تك تك لحظات اربعین تنگ میشود.
« هلابیكم یا زوار الحسین»، این صدا درگوشم میپیچد و مرا به یاد روزهایی میبرد كه در راه مشایه قدم برمیداشتم، امسال اولین سالی است كه نمیتوانم بروم، دلم برای ازدحام جلوی ضریح، برای خستگی راه، نخوابیدنها و برای «لبیكیا حسین» گفتنهای زائران در بینالحرمین، برای یك جا جمع شدن زائرهای ایرانی و دست جمعی خواندن دعای فرج در سامرا و برای تك تك لحظات اربعین تنگ میشود.
مداحی در گوشم نجوا میكند و میگوید «میاد خاطراتم جلوی چشام؛ من اون خستگی تو راهو میخوام!»،«جاده به جاده پای پیاده، جا موندم اما زائر زیاده» امسال جسمم در ایران و روحم در كربلا است.
این بخشی از خاطرات یكی از دانشجویان حسینی است كه امسال نتوانست به كربلا برود؛ با جمعی از دانشجویان حسینی كه از قافله سالار جاماندهاند به گفتوگو پرداختیم، هر كدام درباره حسو حالشان میگویند كه قلبشان در پشت مرزها جامانده اما روحشان در كربلا است.
* كیلومترها پیادهروی تا به حسین دلها برسیم
محدثه رمضانعلی دانشجوی كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه رفاه گفت: قبلا میگفتم كه مگر میشود به امام حسین همچین عشقی را نشان داد؟ هیچ وقت در ذهنم نمیتوانم باور كنم كه كیلومترها پیادهروی كنی تا به حسین دلها برسی، به نظرم منی كه جامانده هستم و هنوز امام حسین دعوتم نكرده خیلی راه دارم تا بخواهم این شور حسینی را درك كنم.
به عشق حسینفاطمه موكبمان در مرز برقرار است
یاسین تاج بخشیان دانشجوی كارشناسی حقوق از دانشگاه تهران نیز گفت: از قافله سالار جاماندهایم، هر سال اربعین در كربلا بودم. امسال باورم نمیشود كه قرار است در ایران باشم، من هر سال در راه مشایه با دوستانمان موكب داری میكردیم شما وقتی یك بار سفر كربلا بروید این حس برای شما سختترین حس دنیا است كه اربعین آنجا نباشید، اما به امید خدا قرار است با دوستانم به سمت مرز برویم و آنجا موكبهایمان را برپا كنیم اما از بزرگوارانی كه به كربلا میروند خواهشی دارم كه برای ما جاماندهها دعای ویژه كنند.
مادر سهم فرزندش را جدا كنار میگذارد
علی رحیمی راد دانشجوی كارشناسی ارشد یكی از دانشگاههای كشور هم گفت: برای آرامش خود به این فكر میكنم، كه وقتی مادرها مهمانی دارند و یكی از فرزندان نمیتواند بیاید، مادر سهم غذا فرزند خود را كنار میگذارد، شاید حتی بیشتر از افرادی كه در خانه هستند. من اعتقاد دارم مادرمان حضرت زهرا(ص) سهم ما جاماندهها را كنار گذاشته است.
* پیشنهاد یك جامانده
مریم ایپكچی هم گفت: اگر دلتان خیلی با سفر كربلا بوده است اما قسمت نشده، به قصد زیارت كربلا میتوانید در مناطق نزدیك خودتان پیادهروی كنید و با ظاهری عاشورایی، محبتتان را به امام حسین(ع) اعلام كنید. بعضیها در این روزها از حرم حضرت معصومه(س) تا جمكران یا از مناطقی در تهران تا حرم حضرت عبدالعظیم مسافتی را طی میكنند، شور حسین چه ها میكند، هر كه هستیم و هر چه هستیم در یك چیز مشتركیم؛ بی سر و سامان حسینایم و همه ما آرزویمان یكی است و آن هم زائر اربعین حسین بودن است. دردمان یكی است و آن هم جاماندن از كاروان روان و در التهاب زینبكبری بودن است.
سوزی در دلمان است و سوز نداشتن پر پرواز تا حریم حرم سید الشهدا است.
* درد فراق كشیدن، كار یعقوب است
یكتا حمیدی یكی از دانشجویان كارشناسی در دانشگاه آزاد هم گفت: من هم دلم میخواهد در پیاده روی اربعین، عمود به عمود جاده را با نام حسین (ع) پشت سر بگذارم و از شوق رسیدن به بهشتش، سر از پا نشناسم، خواستههای دل است دیگر! دلیل و منطق نمیخواهد. هوای معشوق را كه كند، دست بردار نمیشود. میگویند كربلا رفتن دعوت میخواهد اما نگفتهاند طاقت میخواهد. مثل این است كه هر روز تصویر بهشت را نشانت دهند و بگویند صبر كن تا دعوتنامهات برسد! این صبركردنها و ناله نكردنها كار ایوب است و درد فراق كشیدن، كار یعقوب؛ نه كار نوكری كه هر لحظه چشمانش را به دست كرامت اربابش دوخته است تا بینیازش كند.
* ارباب! كشتیات جا دارد؟
وی افزود: درد دارد عمری از راه دور به عزیزت سلام بدهی و نتوانی از نزدیك میهمانش شوی. سفره كرامتش آنقدر گسترده است كه همگان از آن فیض میبرند و عدهای چون من، تنها، حسرتش را میخورند. این روزها ارباب میهمانی دارد و كار من هم شده است بدرقه میهمانان. میهمانانی كه با شادی، بار سفرشان را میبندند تا سوار بر كشتی نجات شوند. راستی ارباب! كشتیات جا دارد؟ ترسم از غرق شدن در آب است.